کنسرسیوم منطقهای راهکار مهار نفوذ امریکا در «زنگزور»
حضور امریکا با هر بهانه و نامی در این منطقه، نوید بحرانسازی و شرارت و آشوب را میدهد و لذا در یک تحرک سریع دیپلماتیک با طرفهای اصلی در منطقه باید مسئله کنسرسیوم ترانزیتی و تجاری در جغرافیای ارمنستان با حضور ایران، روسیه و کشورهای منطقه را دنبال کرد تا اهداف تجاری محقق شود و از حضور شرورانه امریکایی، انگلیسی و صهیونیستی در منطقه ممانعت به عمل آید.

مناقشات امنیتی و سیاسی در قفقاز که عمری بیش از زمان استقلال جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دارد، در ۳۵ سال گذشته فراز و نشیبهای زیادی را طی کرده است. مذاکرات، توافقات و جنگهای نظامی در مسئله قرهباغ عناوین اصلی این بحران در سالهای گذشته بوده که بازیگران منطقهای و فرامنطقهای را با اهداف مختلف به خود جلب کرده است.
با اینکه این حوزه ژئوپلیتیک و حساس، بخشی از هویت تاریخی و تمدنی ایران بوده، ولی اروپاییها، روسیه، ترکیه، رژیم صهیونیستی و امریکا، بهویژه تحرکات خاموش انگلیس، همواره تحرکات جدیتری را در این منطقه و مناقشات آن نشان دادهاند.
رؤیای کشورهای ترک سو برای تجارت از چین تا اروپا از مسیر ترکیه و آسیای میانه و قفقاز، پوشش هدف اصلی گسترش ناتو با سیاستهای ترکیه برای ایجاد کریدور زنگزور بوده است. رژیم صهیونیستی و انگلیس، بهجز غارت انرژی و معادن طلای زنگان، به مزیتهای موازنهسازیهای امنیتی، نظامی و اطلاعاتی در تعامل با آذربایجان یا تحریک این کریدور مواصلاتی متمرکز بودهاند. اروپاییها با ویترین حمایت از ارامنه و با اهدافی ژئوپلیتیک در قبال روسیه و بهرهمندی از مزیتهای مهم این منطقه، حضوری مستمر در مناقشات جمهوری آذربایجان و ارمنستان داشتهاند. روسها با تکیه بر نقاط اتکای بازمانده از نفوذ منطقهای دوران اتحاد جماهیر شوروی، فرسوده شدهاند، در حالی که قفقاز در اقتصاد و تجارت جهانی روسیه یا امنیت سرزمینی برای این کشور، نقشی برجسته و حیاتی دارد. اگرچه قرهباغ در آخرین جنگ به تصرف جمهوری آذربایجان درآمد، ولی وسوسههای خروج از سیطره قدرتهای منطقهای برای آذربایجان با مطامع و اهداف بازیگران شرور منطقهای و فرامنطقهای، موجب شد نوعی توسعهطلبی برای اشغال کریدور زنگزور از سوی آذربایجان و ترکیه نیز زمزمه شود. با اینکه پایان جنگ به اتمام موضوعات اختلافی منجر نشد، ولی در سالهای اخیر در بیشتر این مسائل توافقاتی حاصل شد که سایه بیاعتمادی بر آن حاکم بود.
امریکای ترامپ که به دنبال فرصتطلبیهای طمعکارانه است و سیاست خارجی خود را با اعتمادبهنفسی دیکتاتورمآبانه دنبال میکند، در هشت ماه گذشته از تصدی خود در کاخ سیاه، کارنامهای از شراکت گسترده در جنگافروزی و جنایت در فلسطین، لبنان، سوریه، یمن و علیه ایران و غارت باجگیرانه از کشورهای عربی و باقی ماندن در بحران اوکراین با جدا کردن رویکردهایش در قبال اروپاییها را ثبت کرده و به دنبال باز کردن پروندهای مهم در قفقاز است.
در مذاکرات مارس گذشته، روبیو، وزیرخارجه ترامپ، گامهای اولیهای برای نزدیک کردن آذربایجان به ارمنستان برداشت و در جمعه گذشته، ترامپ در دو توافق که محتوایی عجولانه دارند ولی نوعی عقبنشینی هوشمند را نیز در بر میگیرند، صلح بین دو کشور قفقازی و یک توافق ترانزیتی و تجاری را با نام «جاده ترامپ» اعلام کرد.
آنچه قبلاً موجب حساسیت و تحریک ایران و سپس روسیه میشد تا کریدور زنگزور یا اشغال آن پیش نرود و با موضع قاطع رهبری معظم انقلاب و دولت ایران مواجه شد، بهخوبی در محتوای اعلامشده توافق جمعه گذشته هویدا است. هیچ صحبتی از کریدور، قطع اتصال ژئوپلیتیکی و جغرافیایی برای مناسبات ایران و ارمنستان یا ماهیت امنیتی آن نشده و بر ماهیت تجاری و ترانزیتی آن بین ارمنستان و طرف امریکایی یا شرکتهای آن تأکید شده است که قصد توسعه آن را دارند.
با اینکه هنوز چالشهای دو کشور قفقازی با این توافق پایان نیافته و بدبینی نسبت به تحقق آن وجود دارد، ولی نوعی اجرای استراتژی تدریجی از سوی امریکا که عناصر صهیونیستی و انگلیسی را در پشت سر دارد، برای این جاده وجود دارد. جادهای که به نام ترامپ نامگذاری شده، نام فردی بدنام و جنگافروز و شریک در جنایت است که با عنوان صلحسازی و توسعه، قصد سفیدنمایی و زیباسازی این چهره منفور بینالمللی را دارد. حضور امریکا با هر بهانه و نامی در این منطقه، نوید بحرانسازی و شرارت و آشوب را میدهد و لذا در یک تحرک سریع دیپلماتیک با طرفهای اصلی در منطقه باید مسئله کنسرسیوم ترانزیتی و تجاری در جغرافیای ارمنستان با حضور ایران، روسیه و کشورهای منطقه را دنبال کرد تا اهداف تجاری محقق شود و از حضور شرورانه امریکایی، انگلیسی و صهیونیستی در منطقه ممانعت به عمل آید.
منبع: روزنامه جوان
دیدگاه تان را بنویسید