در نقد بیانیه جبهه اصلاحات؛
شما هم باید تغییر پارادایم بدهید
اگر قرار به تغییر پارادایم است، خود جریان رسمی اصلاحات که در جبهه اصلاحات متبلور است و هسته سخت آن را همان جبهه مشارکتیها تشکیل میدهند، اولین کسانی هستند که باید تغییر پارادایم خصوصا در حوزه سیاست خارجی و رویکرد اقتصادی خود بدهند.

فواد شمس روزنامه نگار نوشت:جبهه رسمی اصلاحات و چهرههای رسمی این جریان بحثی را آغاز کردهاند که خلاصهاش میشود: لزوم تغییر پارادایم از طرف حاکمیت!
در اینکه تحولات جهان، منطقه و ایران به شکلی است که لزوم تغییر و اصلاح ضرورت دارد هیچ شکی نیست. اما سوال اصلی این است که این تغییر و اصلاح به کدام سمت باید باشد؟
اگر قرار به تغییر پارادایم است، خود جریان رسمی اصلاحات که در جبهه اصلاحات متبلور است و هسته سخت آن را همان جبهه مشارکتیها تشکیل میدهند، اولین کسانی هستند که باید تغییر پارادایم خصوصا در حوزه سیاست خارجی و رویکرد اقتصادی خود بدهند.
این افراد گویا هنوز در دوران دهه 90 میلادی قرن بیستم و گفتمان پسا جنگسرد به سر میبرند. انگار هنوز به اینان خبر نرسیده که فوکویاما هم حرفش را پس گرفته و تاریخ پایان نیافته است.
هنوز در سیاست خارجی جهان را در نظم تک قطبی آمریکای جنگ کویت میبینند. هنوز تحولات بزرگ ژئوپلتیکی جهانی را در تحلیل وارد نمیکنند. بدتر از آن سیاست خارجی را عرصه رقابت کوچک جناحی داخلی با جناح مقابل میبینند تا بقیه نقدها به خود را منکوب کنند. حتی به نوعی هر کسی که زمانی جزو خود اصلاحطلبان محسوب میشد و حرف جدی در این زمینه دارد را بایکوت میکنند مثل هاشم آقاجری و سعید لیلاز
در اقتصاد هم بعد از ۳ دهه که نتایج سیاستهایی اقتصادی راستگرایانه نئولیبرالی را اکثریت مردم ایران با پوست و گوشت و استخوان خویش لمس کردند این افراد و هسته سخت جبهه رسمی اصلاحات هیچ راه اقتصاد دیگری به جز همان سیاستهای نخنما شده تعدیل اقتصادی و خصوصیسازی بیشتر را نمیشناسند. هیچ خلاقیت و نوآوری ندارند. اصلا انگار طبقات فرودست در این جامعه مخاطب این هسته سخت رسمی مشارکتی نیستند. این به خودی خود جای ایراد نیست و فقط نشان دهنده جایگاه نمایندگی طبقاتی این گروه نهایتا نماینده یک طبقه خاص است و نمیتواند ادعای نمایندگی خواستههای اقتصادی ٧٠-٨٠ درصد جامعه را بکند. مسئله این است که باقی جامعه بینماینده هستند.
خلاصه کلام جبهه رسمی اصلاحات اگر میخواهد واقعا یک جبهه وسیع مردمی باشد باید تغییر پارادایم بدهد. جهان جدید را بشناسد. از فضای موهوم پایان یافته دهه 90 میلادی قرن بیستمی خارج شود. رویکرد اقتصادی مردمیتر و به نفع طبقات فرودست جامعه اتخاذ کند.
اینان به جای دوگانهسازی کاذب با تندروهای جناح مقابل برای مخدوش کردن فضای بحث و نقد جدی باید به صداهای خیرخواه و با سواد درون خود بیشتر گوش دهند. باید صدای آقاجری_ لیلاز، راغفر_فرشاد مومنی و از همه مهمتر جوانان عدالتخواه رفرمیست بیشتر شنیده شود.
هسته سخت اولیه اکثرا پا به سن گذاشته آرام آرام بازنشستگی سیاسی را انتخاب کنند. همه اینها را گفتم تا به این جا برسم که بگویم: جبهه رسمی اصلاحات که بیانیه صادر میکنید( آیا کار دیگری به غیر از صدور بیانیه هم میکنید؟) اگر انتظار از حاکمیت برای تغییر پارادایم دارید، خود نیز نیازمند این تغییر هستید.
دیدگاه تان را بنویسید