شرط گذاری اروپا، هشداردهی تهران
رایزنی های هسته ای ایران و تروئیکای اروپایی با محوریت ماشه در جریان است.سناریوهای احتمالی فعال سازی آن برای ایران چیست؟

دور تازه گفتوگوهای ایران با سه کشور اروپایی و اتحادیه اروپا در ژنو آغاز شده است؛ مذاکراتی که مقامات رسمی آن را فرصت تازهای برای ترسیم مسیر روابط دیپلماتیک میان تهران و غرب معرفی میکنند. اما روایت غربیها، بهویژه رسانههای آمریکایی، تصویری پرابهام و پرریسک از آن ارائه میدهد. همزمان خبرهایی به گوش رسید که روسیه پیشنویسی را در شورای امنیت آماده کرده تا موعد فعالسازی مکانیسم موسوم به «اسنپبک» یا همان مکانیسم ماشه به تعویق بیفتد. اما بلافاصله رسانههایی چون والاستریت ژورنال خبر دادند که به احتمال زیاد این پیشنهاد با مخالفت آمریکا و تروئیکای اروپایی مواجه خواهد شد. البته پیشتر علی لاریجانی تاکید کرده بود که تهران از پیشنهاد تمدید قطعنامه استقبال نمی کند. به نظر میرسد مسئله اساسی در این مقطع، نه صرفاً تمدید یا تعلیق یک قطعنامه، بلکه سناریوهایی است که هرکدام میتواند مسیر آینده پرونده هستهای و حتی معادلات امنیتی منطقه را تغییر دهد.
حساسیت ایران نسبت به بازی روانی غرب
مواضع اخیر سخنگوی وزارت خارجه ایران نشان میدهد تهران نسبت به تبعات روانی و رسانهای مکانیسم ماشه کاملاً آگاه است. بقایی در نشست خبری خود تاکید کرده بود: «اجازه نخواهیم داد این موضوع به ابزار جنگ روانی علیه شهروندان ایرانی بدل شود.» این موضع حاکی از آن است که ایران در برابر دوگانه «انکار یا بیاهمیت جلوه دادن» و «بزرگنمایی» مکانیسم ماشه، راه سوم را برگزیده است: هشدار نسبت به غیرقانونی بودن این ابزار، در کنار مدیریت افکار عمومی و خنثیسازی فشار روانی. به بیان دیگر، تهران بهخوبی میداند که غرب تلاش میکند این مکانیسم را نهتنها بهعنوان ابزار حقوقی، بلکه بهمثابه اهرم روانی و رسانهای علیه جامعه ایران فعال نگاه دارد.
سناریوهای روی میز؛ تعویق یا فعالسازی؟
در فضای تحلیلی داخل کشور، دو نگاه عمده نسبت به آینده مکانیسم ماشه وجود دارد. گروهی آن را تهدیدی پرهزینه میدانند که باید با ابزارهای دیپلماتیک به تعویق انداخته شود؛ گروهی دیگر اما معتقدند تعویق تنها هزینهها را افزایش میدهد و باید تکلیف آن هرچه سریعتر روشن شود. رحمان قهرمانپور، تحلیلگر سیاست خارجی بر این باور است که تمدید یا تعویق مکانیسم ماشه هم به سود اروپاییهاست و هم به سود ایران: «اروپا همچنان نقش خود را در پرونده هستهای حفظ میکند، ایران زمان بیشتری برای اجماعسازی داخلی به دست میآورد و آمریکا نیز از فشار روانی بهره خواهد برد.» از نگاه او، هرچند تعویق یک راهحل کامل نیست، اما در شرایط فعلی میتواند از شدت تنشها بکاهد.در مقابل، کارشناسانی مانند مجید شاکری و حمیدرضا غلامزاده معتقدند تمدید ماشه تنها به معنای پر کردن دوباره اسلحه اروپاییها علیه ایران است. غلامزاده میگوید: «این کار خطاترین گزینه است؛ چراکه دست برتر را به طرف مقابل میدهد و ابزار فشار آن ها را برای مدت طولانیتری حفظ میکند.» شاکری، کارشناس اقتصاد بینالملل، با رویکردی عملگرایانه سه سناریوی متفاوت را پیشروی ایران قرار میدهد: سناریو نخست عدم توافق با آمریکا و حرکت بهسوی مدیریت تنشها؛ به این معنا که تهران بهجای تلاش برای لغو تحریمها، راههایی برای بیاثرسازی آن ها در اقتصاد داخلی پیدا کند. سناریو دوم توافق با آمریکا از طریق شریک ضامن یا میانجی معتبر؛ مسیری که به اعتقاد او نیازمند حمایت یک قدرت ثالث معتبر است و میتواند روندی پایدارتر ایجاد کند. سناریوی سوم توافق مستقیم یا غیرمستقیم با آمریکا از مسیرهای محدودتر و غیرضامن که البته با ریسک بالا همراه است و احتمال بیاعتمادی طرفین را افزایش میدهد.شاکری معتقد است در شرایط «ددلاین» کنونی، ایران ناگزیر از انتخاب یکی از این سه گزینه است؛ چراکه جمع میان آن ها امکانپذیر نیست.
پیامدهای فعالسازی ماشه؛ از اقتصاد تا امنیت
اگرچه برخی کارشناسان تأکید دارند که بازگشت تحریمها تأثیر اقتصادی جدی تازهای نخواهد داشت، اما بُعد سیاسی و امنیتی آن را نمیتوان نادیده گرفت. قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه، هشدار داده است که فعال شدن مکانیسم ماشه میتواند مجوز بازرسی کشتیها و حتی محدودیت رفتوآمد افراد ایرانی را فراهم کند. از نگاه او، چنین روندی میتواند عملاً فضای پیشاجنگ را در منطقه بازتولید کند.در نقطه مقابل، برخی صداها در فضای رسانهای داخلی بر این باورند که «جنگ اول بهتر از صلح آخر» است؛ به این معنا که اگر قرار است تحریمها بازگردند، هرچه زودتر و کاملتر اتفاق بیفتند، بهتر از تعویق و فرسایشی شدن آن خواهد بود. این دیدگاه اگرچه در اقلیت قرار دارد، اما نشاندهنده وجود نوعی شکاف در نگاه جریانهای داخلی به مسئله است.
امیرعلی ابوالفتح کارشناس مسائل سیاست خارجی نیز با هدف ارزیابی مواضع اخیر تهران و تروییکای اروپایی در شرایط پرتنش کنونی و ارائه سناریوهای احتمالی در باب شرایط پیشرو نه خیلی خوش بینانه و نه خیلی بدبینانه به ماجرا نگاه می کند و در این باره می گوید: «واقعیت این است که ایران در شرایط جنگی، زیر بمباران و ترور و حتی در شرایطی که به ترور عالیترین مقامات کشور تهدید شده بود، حاضر به پذیرش چنین خواستههایی نشد. بنابراین بعید است که اکنون و صرفا با تهدید به فعالسازی مکانیسم ماشه، به این مطالبات تن دهد.اگر شروط اروپا شامل موارد فوق باشد، امکان مصالحه حتی در دقیقه ۹۰ نیز وجود ندارد یا بسیار ضعیف خواهد بود و به احتمال قریب به یقین، مکانیسم ماشه فعال خواهد شد. اما اگر اروپاییها در لحظات پایانی از شروط حداکثری خود عقبنشینی کنند، شاید بتوان به یک مصالحه محدود امیدوار بود.» واقعیت آن است که سناریوی مکانیسم ماشه دیگر صرفاً یک بحث حقوقی در شورای امنیت نیست. این موضوع به میدان چندلایهای از فشار روانی، رقابتهای ژئوپولیتیک و بازی زمان میان ایران و غرب تبدیل شده است.روسیه تلاش میکند با طرح تعویق، زمان بیشتری برای دیپلماسی بخرد، اما تردیدی نیست که آمریکا و اروپا بیش از آن که به دنبال راهحل حقوقی باشند، در پی حفظ ابزار فشار هستند.
خراسان
دیدگاه تان را بنویسید