«بریکس» علیه نفوذ بین‌المللی امریکا

کد خبر: 1384376

مهم‌ترین برنامه در دستور کار گروه بریکس که تهدیدی جدی برای امریکا به شمار می‌آید، تلاش برای دلارزدایی یا کاهش وابستگی به دلار و در نهایت اختصاص پول مشترک برای مبادلات تجاری درون سازمانی است.

«بریکس» علیه نفوذ بین‌المللی امریکا

توسعه همکاری‌های دوجانبه یا چندجانبه بین کشور‌های عضو سازمان‌های بین‌المللی یکی از مهم‌ترین دستاورد‌هایی است که در بستر مبادلات و تعاملات اقتصادی، سیاسی و امنیتی درون سازمانی رخ می‌دهد

جوان آنلاین: توسعه همکاری‌های دوجانبه یا چندجانبه بین کشور‌های عضو سازمان‌های بین‌المللی یکی از مهم‌ترین دستاورد‌هایی است که در بستر مبادلات و تعاملات اقتصادی، سیاسی و امنیتی درون سازمانی رخ می‌دهد، به ویژه اگر انگیزه محوری تأسیس آن سازمان را یکی از اضلاع رویکرد سیاست خارجه کشور‌ها تشکیل دهد. خسارت‌های جبران‌ناپذیر اقتصادی و فشار‌های ناشی از سلطه امریکا بر اقتصاد جهانی، بسیاری از کشور‌ها را ترغیب کرد ساختار‌هایی را برای حفظ اعتبار و استقلال اقتصادی تعریف کنند. در این راستا، سازمان بریکس با هدف بنیادی ایجاد هماهنگی بیشتر اقتصادی میان اقتصاد‌های غیرغربی و برقراری موازنه در مقابل ساختار تحمیلی اقتصادی غرب در جهان و کاهش وابستگی به آن ایجاد شد و ایران نیز به عضویت آن درآمد. 

تقویت رویکرد، تعیین سازوکار‌های مناسب برای مقابله با نظام اقتصادی غرب و گسترش آن در جهان، بریکس را یک سازمان مهم و تأثیرگذار در تغییر نظم جهانی کرده است. اکنون کشور‌های زیادی در اصطلاح جنوب جهانی به دنبال اتحاد‌های ژئوپلیتیکی هستند تا از نفوذ و وابستگی اقتصادی به ایالات‌متحده و اروپا رهایی یابند. بسیاری از صاحبنظران مطرح جهان معتقدند بریکس سازمانی مقابله‌کننده با نظم اقتصادی غرب خواهد بود که می‌تواند روند کلی نظم جهانی و هژمونی غرب را تسریع کند. از نظر آنها بریکس به روند فزاینده قطبی‌شدن منطقه‌ای و بین‌المللی دامن می‌زند و نفوذ بین‌المللی امریکا، به ویژه در آسیا و شمال آفریقا را تهدید می‌کند. 

در این میان، مؤلفه مهم ظرفیت و سهم عمده بریکس در اقتصاد جهانی می‌تواند به حرکت آن شتاب بخشد و اهدافش را تأمین کند. کشور‌های بریکس نزدیک به ۳۰ درصد اقتصاد جهانی را به خود اختصاص می‌دهند و نماینده بیش از ۵/۴۴ درصد از جمعیت جهان هستند و بیش از ۵/۲۴ درصد از خشکی‌های زمین را پوشش می‌دهند که با این دامنه ژئوپلیتیکی وسیع، می‌توانند رقیب سرسخت گروه کشور صنعتی بزرگ، گروه هفت تلقی شوند، به خصوص که بنا به گزارش صندوق بین‌المللی پول، اقتصاد جهانی به طور فزاینده‌ای برای رشد به اقتصاد‌های نوظهور متکی است. 

 دلارزدایی و تهدید امریکا

مهم‌ترین برنامه در دستور کار گروه بریکس که تهدیدی جدی برای امریکا به شمار می‌آید، تلاش برای دلارزدایی یا کاهش وابستگی به دلار و در نهایت اختصاص پول مشترک برای مبادلات تجاری درون سازمانی است. بر همین اساس بود که سال گذشته وقتی زمزمه ورود ارز جدید بریکس به عرصه مبادلات در بازار‌های نوظهور مطرح شد، شخص ترامپ نسبت به آن واکنش داد و با تهدید تعرفه‌ای صددرصدی اعلام کرد: «این ایده که کشور‌های بریکس در تلاش برای کنار گذاشتن دلار بوده‌اند در حالی که ما بایستیم و نظاره‌گر آن باشیم، به پایان رسیده است. ما نیازمند تعهدی از سوی این کشور‌ها هستیم که نه ارز جدید بریکس را ایجاد خواهند کرد و نه از هیچ ارز دیگری که ممکن است جایگزین دلار باشد، حمایت خواهند کرد.» 

این موضع نشان‌دهنده رویکرد تهاجمی یا به تعبیر دقیق‌تر هراس امریکا برای حفظ سلطه دلار و هژمونی خود در جهان است، زیرا ارز جدید بریکس به همراه ایجاد نهاد‌های مالی جایگزین صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی، می‌تواند تحول شگرفی در اقتصاد جهانی علیه منافع امریکا ایجاد کند. این روند به موازات تحولات سیاسی، استراتژیک و امنیتی در جهان که به گفته تحلیلگران به نفع امریکا نیست، در آینده به کاهش سیطره و انزوای غرب و امریکا منجر خواهد شد. بعید نیست یکی از دلایل دکترین جدید امریکا برای تمرکز مجدد به امریکا و کناره‌گیری جزئی و مقطعی از مداخله در تحولات جهانی که در سند امنیت ملی آن هویداست، اقدامات سازمان‌های ضدغربی، چون بریکس باشد. 

ایران و فرصت‌های پیش رو

روند گسترش سازمان بریکس با ایده مقابله با امریکا، فرصت بسیار مناسبی را برای ایران فراهم می‌کند، به خصوص که جنگ امریکا علیه ایران در چارچوب سیاست‌های ضدایرانی امریکا، به راهبرد ضدغربی ایران اعتبار داده است. در واقع، حمله امریکا بیشتر از آنکه عوایدی برای آن به وجود آورد، به محلی برای تشدید فعالیت‌های ضدامریکایی ایران در قالب چارچوب‌هایی، چون سازمان بریکس تبدیل شده است. 

از طرف دیگر، سیاست‌های کنونی روسیه، چین و ایران برای مقابله با امریکا و اقتصاد تحریمی، موتور محرکه را در جهان برای مقابله با امریکا و رهایی از استعمار نوین اقتصادی روشن کرده است. 

 تحریم‌های اعمال‌شده از سوی ایالات‌متحده علیه چین، روسیه و ایران که از نظر همه اعضای بریکس غیرقانونی است، نیاز به یک نظام پرداخت جایگزین را برای مهار تحریم‌ها برجسته کرده، زیرا ترویج و توسعه ابزار‌های مالی جایگزین برای کسب استقلال بیشتر از دلار، در حال حاضر مهم‌ترین دغدغه گروه بریکس است، از این رو حضور ایران در این سازمان می‌تواند سهم بزرگی از فعالیت‌های ضدتحریمی را پوشش دهد یا به بیان دیگر تحریم را مهار کند. از سوی دیگر، ایران می‌تواند با گسترش روابط دوجانبه یا چندجانبه با سایر اعضا از مسیر‌های دیگری نیز ظرفیت‌های جدید را برای دنبال کردن سیاست‌های ضدتحریمی به وجود آورد. علاوه بر موارد فوق، ظهور و توسعه بلوک‌های ضدغربی، جبهه جدید سیاسی را برای مقابله با امریکا به وجود می‌آورد. فرایند بی‌اثر کردن تحریم‌ها، آخرین ابزار نرم امریکا برای اعمال فشار بر دولت‌های رقیب را کند یا بی‌اثر می‌کند، از این رو امریکا با فقدان ابزار برای تأثیرگذاری روی کشور‌ها مواجه می‌شود و ناکارآمدی سیاست‌هایش در ازای موفقیت گروه‌هایی، چون بریکس، شکستی جبران‌ناپذیر راهبردی برای کاخ سفید به همراه می‌آورد که روند افول آن را تسریع خواهد کرد، همچنین ایران به عنوان یکی از بازیگران کلیدی در این بلوک‌ها می‌تواند به عرصه رویارویی با امریکا شتاب بخشد. 

بریکس به عنوان موازنه‌ای در برابر هژمونی جهانی امریکا و متحدانش توانایی تقویت و گسترش دامنه فعالیت‌های ضدامریکایی در جهان را دارد و می‌تواند جبهه‌ای قدرتمند در برابر آن تشکیل دهد. از آنجا که استقلال‌خواهی از اقتصاد غرب لاجرم به مقابله با سیاست‌های مداخله‌جویانه امریکا منجر می‌شود، رویکرد و موضع ایران در مواجهه با امریکا با داشتن حمایت بخشی از اعضای بریکس، خط‌مشی کلانی را در تقابل با امریکا ایجاد خواهد کرد، از این رو ایران نه تنها منزوی و تسلیم‌پذیر نخواهد بود، بلکه با هم‌افزایی دیگر کشورها، می‌تواند عرصه رویارویی جدیدی را در اقتصاد، سیاست و امنیت برای کاخ سفید تعریف و ابتکار عمل مقابله را از درون این سازمان‌ها طراحی کند.

منبع: روزنامه جوان


 

۰

دیدگاه تان را بنویسید