خصومت اروپایی
خروج آمریکا از برجام نه تنها ضربهای به توافق وارد کرد بلکه منجر به تشدید تنشها در سطح بینالمللی و منطقهای شد. این اقدام آمریکا، که به وضوح برخلاف توافقات بینالمللی و قطعنامههای شورای امنیت بود، عملاً اعتبار برجام را زیر سوال برد. از سوی دیگر، اقداماتی مانند تشدید تحریمها علیه ایران، فشارهای اقتصادی و حمایت از حملات نظامی به تاسیسات هستهای ایران، همگی باعث شد که ایران دیگر نتواند بهطور کامل به دستاوردهای اقتصادی و مالی مورد انتظار از برجام دست یابد.

در روزهای اخیر، اتحادیه اروپا برای خوش خدمتی به آمریکا و اسرائیل و در تکمیل پازل فشار به ایران، صحبت از فعال کردن مکانیزم ماشه کرده است. تاریخ انقضا و بند غروب مکانیسم ماشه ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ است و اروپا میخواهد به نحوی از این اهرم خود تا قبل از انقضا علیه ایران استفاده کند. اگر غرب تا آن تاریخ اقدامی نکند، امکان بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران که شامل تحریمهای تسلیحاتی، موشکی و هستهای است، برای همیشه از بین خواهد رفت و شورای امنیت بهطور رسمی پرونده هستهای ایران را خواهد بست.
موانع اجرای اسنپبک
حال روزگذشته نیز در خبرهای غیر رسمی آمد که صدراعظم آلمان خواهان از شورای امنیت خواسته است که مکانیسم ماشه را علیه ایران در ۱۵ جولای فعال کند. اما حتی به اذعان نشریه بینالمللی«نشنال اینترست» موانع متعددی بر سر راه بازگرداندن تحریم ها علیه ایران تحت مکانیسم اسنپ بک وجود دارد.«از لحظهای که روند اسنپ بک آغاز میشود، بازگشت تحریمها ۳۰ روز زمان میبرد، مدتزمانی که ممکن است بهواسطه روندهای اداری و بحثهای شورای امنیت طولانیتر هم شود. به همین دلیل، ضربالاجل واقعی برای اقدام، نزدیک به ۱۰ سپتامبر خواهد بود. مکانیزم اسنپ بک با یک تهدید جدی دیگر در شورای امنیت روبهروست؛ چرخش ماهانه ریاست شورای امنیت. هر ماه یکی از اعضای شورا ریاست آن را برعهده میگیرد و کنترل فرآیندهای کلیدی، از جمله اجرای اسنپ بک، در اختیار او قرار میگیرد. روسیه قرار است در ماه اکتبر ریاست شورا را برعهده گیرد و قطعاً تلاش خواهد کرد تا اگر اسنپ بک در سپتامبر آغاز شود، آن را مسدود یا تضعیف کند. از سوی دیگر، پاکستان در ماه جولای ریاست شورا را دارد و ممکن است همین رویکرد تکرار شود. حتی اگر اروپا بتواند با موفقیت از شرایط تقویمی شورای امنیت عبور کند، بخش دشوارتر یعنی اجرای مؤثر تحریمهای جدید پس از اعمال اسنپ بک باقی میماند. در ساختار قدیمی تحریمهای سازمان ملل پیش از سال ۲۰۱۵، یک گروه هشتنفره از کارشناسان مسئول طراحی، نظارت و پیشبرد اجرای تحریمها علیه ایران بودند. اما بودجه و اختیارات این گروه نیازمند تمدید سالانه در چارچوب سازمان ملل بود. سال گذشته، روسیه با استفاده از حق وتو، تمدید گروه مشابهی از کارشناسان تحریم کره شمالی را مسدود کرد. تقریباً قطعی است که مسکو اینبار نیز از وتوی خود برای جلوگیری از احیای واقعی تحریمها علیه ایران استفاده خواهد کرد و در آن صورت، غرب ابزار چندانی برای مقابله با این اقدام نخواهد داشت. بنابراین سه کشور اروپایی نمیتوانند بهصورت یکجانبه «هیات کارشناسان»، که براساس قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت برای اجرا و الزام این تحریمها ایجاد شد را احیا کنند. هیات کارشناسان برای ایجاد یا تشکیل دوباره، به رأیگیری نیاز دارد و روسیه یا چین میتوانند آن را وتو کنند.
فرایند فعال کردن مکانیسم ماشه
فرایند فعال کردن مکانیسم ماشه طبق بند 36 و 37 برجام به این گونه است که :
ارائه شکایت: هریک از طرفهای برجام میتوانند در صورت احساس نقض تعهدها ازسوی طرف دیگر، شکایت خود را به کمیسیون مشترک (نهاد نظارتی برجام) ارائه دهند.
کمیسیون مشترک: این کمیسیون ۱۵ روز فرصت دارد موضوع را بررسی و حلوفصل کند. اگر اختلاف رفع نشد، موضوع به سطح وزیران اخور خارجه ارجاع داده میشود.
دستورکار وزرا: وزرای امورخارجه نیز ۱۵ روز فرصت دارند تا موضوع را حل کنند.
مهلت نهایی: چنانچه اختلافها میان طرفین توافق همچنان پابرجا باشد، کمیسیون مشترک ۵ روز دیگر برای تلاش نهایی فرصت دارد.
ارجاع به شورای امنیت: اگر پس از طی این مراحل، طرف شاکی همچنان قانع نشد، میتواند موضوع را به شورایامنیت سازمان ملل ارجاع دهد.
پس از ارجاع: متعاقب دریافت ابلاغ طرف شاکی (به همراه توضیحی از تلاشهای توأم با حسننیت آن طرف برای طی فرایند حلوفصل اختلاف پیشبینی شده در برجام)، شورای امنیت باید براساس رویههای خود درباره قطعنامهای بهمنظور تداوم لغو تحریمها رایگیری کند.
مهلت یک ماهه: اگر این قطعنامه طی ۳۰ روز از تاریخ ابلاغ به تصویب نرسد، مفاد قطعنامههای سابق شورای امنیت سازمان ملل مجدداً اعمال خواهند شد، مگر اینکه شورایامنیت به نحو دیگری تصمیمگیری کند.
فعال کردن اسنپبک از نگاه ایران معادل یک حمله نظامی خواهد بود
سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران نیز در واکنش به تهدیدات شدت گرفته اروپا برای فعالسازی مکانیزم ماشه تاکید کرده است که «تهدید به فعالسازی مکانیزم ماشه یا تحریمها کمکی به دیپلماسی نمیکند. اگر اروپا واقعاً به دنبال ایفای نقش محوری است، باید استقلال و بیطرفی خود را نشان دهد.
یکی از نشانههای این امر، محکوم کردن تجاوز اسرائیل و حمله آمریکا به تأسیسات ایران است. کاری که فرانسه انجام نداده است. در این شرایط، چگونه میتوانیم از ایران بخواهیم که به قوانین بازی بینالمللی احترام بگذارد؟» او افزود: «اروپا میتواند نقشی سازنده هم در حفظ توافق هستهای و هم در کاهش تنشها ایفا کند، مشروط بر اینکه رفتار تهاجمی اسرائیل را محکوم کند. ما از نقش سازنده سه کشور اروپایی در بازسازی برجام حمایت میکنیم، مشروط بر اینکه آنها از اقدامات تحریکآمیز و غیرسازنده مانند تهدید به استفاده از مکانیسم ماشه را که همان اثر حمله نظامی را دارد، اجتناب کنند. از نظر ما، چنین اقدامی به معنای پایان نقش فرانسه و اروپا در مسئله برنامه هستهای صلحآمیز ایران خواهد بود.»
در ادامه این گزارش، به تحلیل وضعیت کنونی و ابعاد مختلف این تصمیم پرداخته خواهد شد و در نهایت به این پرسش پاسخ داده میشود که چرا مکانیسم ماشه در حال حاضر بیشتر به یک ابزار سیاسی تبدیل شده و نه یک راهحل قانونی و اجرایی.
زمینه تاریخی و حقوقی برجام
برجام یا برنامه جامع اقدام مشترک، توافق هستهای میان ایران و گروه 1+5 (آلمان و پنج کشور دائم شورای امنیت سازمان ملل: ایالات متحده، فرانسه، بریتانیا، روسیه و چین) بود که در سال ۲۰۱۵ به منظور محدود کردن فعالیتهای هستهای ایران در ازای کاهش تحریمها به امضاء رسید. بر اساس این توافق، ایران پذیرفت که برخی از جنبههای برنامه هستهای خود را محدود کند و در عوض، کشورهای غربی از جمله آمریکا و اتحادیه اروپا متعهد شدند که تحریمهای اقتصادی علیه ایران را بردارند. هدف نهایی برجام این بود که ایران به صورت عملی به جامعه جهانی بازگشته و از مزایای اقتصادی و تجاری این توافق بهرهمند شود.
بر اساس متن توافق، ایران ملزم شد که برخی از تاسیسات هستهای خود را تعطیل کند یا بهطور موقت کاهش دهد. در مقابل، انتظار میرفت که تحریمها به تدریج برداشته شوند و ایران به تدریج به اقتصاد جهانی متصل شود. این توافق قرار بود بهعنوان یک مدل برای حل و فصل بحرانها و منازعات دیگر در سطح بینالمللی به کار گرفته شود. اما در واقعیت، اجرای برجام با مشکلات عدیدهای روبهرو شد که منجر به نقض تعهدات از سوی طرفهای مختلف شد.
خروج ایالات متحده از برجام
یکی از مهمترین تحولات پس از امضای برجام، تصمیم دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، به خروج از این توافق در سال ۲۰۱۸ بود. ایالات متحده با خروج یکجانبه خود نه تنها تعهدات خود در قبال توافق هستهای را نقض کرد، بلکه تحریمهای اقتصادی جدیدی علیه ایران وضع نمود. این تصمیم ترامپ باعث شد که ایران نیز به تدریج از برخی تعهدات خود در چارچوب برجام عقبنشینی کند و اقدامات هستهای خود را افزایش دهد.
خروج آمریکا از برجام نه تنها ضربهای به توافق وارد کرد بلکه منجر به تشدید تنشها در سطح بینالمللی و منطقهای شد. این اقدام آمریکا، که به وضوح برخلاف توافقات بینالمللی و قطعنامههای شورای امنیت بود، عملاً اعتبار برجام را زیر سوال برد. از سوی دیگر، اقداماتی مانند تشدید تحریمها علیه ایران، فشارهای اقتصادی و حمایت از حملات نظامی به تاسیسات هستهای ایران، همگی باعث شد که ایران دیگر نتواند بهطور کامل به دستاوردهای اقتصادی و مالی مورد انتظار از برجام دست یابد.
نقض توافقات از سوی کشورهای اروپایی
در حالی که آمریکا بهطور رسمی از برجام خارج شد، کشورهای اروپایی نیز در عمل به تعهدات خود عمل نکردند. علیرغم تلاشهای اولیه برای حفظ توافق هستهای، اتحادیه اروپا نتوانست اقداماتی موثر برای جبران ضررهای اقتصادی ایران انجام دهد. مکانیزمهای پیشنهادی مانند اینستکس (کانال مالی ویژه ایران و اروپا) نتواستند به اندازه کافی مؤثر واقع شوند و تحریمهای آمریکا علیه ایران همچنان به قوت خود باقی ماندند. این امر باعث شد که ایران احساس کند که کشورهای اروپایی عملاً در برابر فشارهای آمریکا و رژیم صهیونیستی تسلیم شدهاند و عملاً هیچگونه حمایتی از این کشورها در راستای تحقق اهداف برجام وجود ندارد.
حملات نظامی علیه تاسیسات هستهای ایران
در کنار نقض تعهدات برجام توسط کشورهای اروپایی و آمریکا، یک عامل دیگر که به شدت بر شرایط هستهای ایران تأثیر گذاشته، حملات نظامی علیه تاسیسات هستهای این کشور است. رژیم صهیونیستی، که هیچگاه عضو هیچ معاهده یا توافق بینالمللی نبوده است، بارها به تاسیسات هستهای ایران حمله کرده است. این حملات، که با حمایت برخی کشورهای غربی انجام شدهاند، مغایر با اصول حقوق بینالملل هستند. در واقع، حمله به تاسیسات هستهای ایران توسط رژیم صهیونیستی و آمریکا نه تنها ناقض حقوق ایران در زمینه استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای است، بلکه بر اساس قوانین بینالمللی، اقدامی تروریستی به شمار میآید که باید با واکنش جدی جامعه جهانی مواجه میشد. اما بهجای آنکه جامعه جهانی و سازمانهای بینالمللی مانند شورای امنیت و آژانس بینالمللی انرژی اتمی به این اقدامات پاسخ دهند، بسیاری از کشورها به ویژه برخی کشورهای اروپایی در سکوت کامل باقی ماندند.
فعال کردن مکانیسم ماشه: تکرار سیاستهای گذشته
حال که به تحلیل شرایط کنونی پرداخته شد، باید به این سوال پاسخ دهیم که چرا درخواست برای فعال کردن مکانیسم ماشه علیه ایران، در این زمان به یک ابزار سیاسی تبدیل شده است. مکانیسم ماشه یا اسنپ بک، بهعنوان یک ابزار تنبیهی در برجام طراحی شده است که در صورت نقض توافق از سوی یکی از طرفین، میتواند موجب بازگشت تحریمها شود. اما اکنون با توجه به اینکه برجام عملاً در عمل شکست خورده است و کشورهایی که بهطور مستقیم از این توافق سود بردند (ایالات متحده و کشورهای اروپایی) به تعهدات خود عمل نکردند، صحبت از فعال کردن مکانیسم ماشه به نوعی بیشتر شبیه به ادامه سیاستهای تروریستی و فشار روانی است.
اینکه حالا برخی از کشورهای اروپایی میخواهند از مکانیسم ماشه علیه ایران استفاده کنند، در حالی که خودشان عملاً به تعهداتشان عمل نکردهاند و هیچگونه اقدام مؤثری برای رفع تحریمها و ایجاد فضای مثبت برای ایران در زمینه اقتصادی و هستهای انجام ندادهاند، نه تنها به معنای شکست برجام است، بلکه این اقدام بهنوعی ادامه همان سیاستهای خصمانه و تروریستی است که ابتدا توسط ایالات متحده و سپس با همکاری رژیم صهیونیستی علیه ایران به کار گرفته شد.
در نهایت، درخواست صدراعظم آلمان برای فعال کردن مکانیسم ماشه علیه ایران در شرایط کنونی بیشتر به یک اقدام سیاسی شباهت دارد تا یک راهحل قانونی. برجام، که قرار بود بهعنوان یک ابزار دیپلماتیک برای حل و فصل بحرانها و ایجاد ثبات در منطقه باشد، به دلیل نقض تعهدات توسط کشورهای غربی و حملات نظامی علیه تاسیسات هستهای ایران، عملاً به یک ابزار فشار و تهدید تبدیل شده است. در چنین شرایطی، صحبت از فعال کردن مکانیسم ماشه نه تنها نمیتواند در راستای منافع ایران و منطقه باشد، بلکه بهعنوان یک اقدام سیاسی و ادامه سیاستهای تروریستی علیه ایران در نظر گرفته میشود که در نهایت تنها به تشدید تنشها و بیاعتمادی بیشتر میان کشورهای امضاکننده برجام منتهی خواهد شد.
روزنامه صبح نو
دیدگاه تان را بنویسید