حرکت لاریجانی در شطرنج راهبردهای جنگی
در ایران معمولاً کسانی که روسستیز هستند و بخشهایی از حکومت را با اتهام «روسوفیل» مینوازند، درست در بحرانها انتظار دارند روسها با تمامی قوا به یاری ایران بشتابند! روسوفیلها نیز گروه مقابل را امریکوفیل میدانند که ذوب در امریکا شدهاند. با اینحال جای شگفتی آنجاست که در این مواقع امریکوفیلها بیشتر از روسوفیلها چشم به نتایج سفر راهبردی میبندند! این خود نشان میدهد که این اتهامات صرفاً بازی سیاسی و جناحی و انتخاباتی است.

علی لاریجانی مشاور رهبر انقلاب، عصر دیروز دیداری غیرمنتظره با پوتین داشت. روسها و چینیها باید هزینه شکستهشدن هژمونی امریکا در جهان را خیلی بیشتر از این و با نرخ واقعی به ایران بپردازند! ایران میدانسته است بهرغم همه احتیاطها و محافظهکاری روسها تبادل پیام سیاسی بین دوکشور نتایج خاص خود را دارد. ایران قطعاً مهرهای مؤثر برای این شطرنج خود داشته که بهرغم دیدار اخیر عراقچی با پوتین به «حرکت» دیگری رضایت داده است. این مهمترین دلیل این ملاقات میتواند باشد
جوان آنلاین: عصر دیروز کاخ کرملین از دیدار پوتین با علی لاریجانی مشاور رهبر انقلاب خبر داد، بدون توضیح بیشتری درباره محتوای دیدار و فقط با یک اشاره کلی. رسانههای داخلی خبر مستقلی نداشتند. واضح است که نمیتوان با این اطلاعات از «محتوا»ی دیدار سخن گفت، اما میتوان دو فرض داشت: اول اینکه این دیدار را در فضای فورسماژور یعنی شرایط غیرقابلپیشبینی برای دوطرف تعریف کرد. اما شاید درستتر آن است که آن را دیداری فوری برای آخرین تبادلنظرات جدی درباره وضعیت تجاوز امریکا و اسرائیل و مسئله هستهای ایران، مسئله مهم غزه، و مذاکرات نهچندان جدی ایران با تروئیکای اروپا که میتواند برای روسها مهم باشد، ارزیابی کرد. مشخصاً مضمون دیدار بیشتر سیاسی است و نباید آن را به تقاضاهای نظامی ایران تقلیل داد، زیرا بعید است ایران تقاضای نظامی مشخصی غیر از آنچه روال سالهای قبل بوده از روسها داشته باشد و چنین مراوداتی هم نیازی به یک سیاستمدار ندارد و سران نظامی عهدهدار آن میشوند. ایران مواضعی راهبردی درباره مسائل جهان و امریکا و فلسطین و استقلال خود دارد که مشخص و تغییرناپذیر است، اما برخی هماهنگیها شاید لاریجانی را به این سفر ضروری راهی کرده باشد.
در ایران معمولاً کسانی که روسستیز هستند و بخشهایی از حکومت را با اتهام «روسوفیل» مینوازند، درست در بحرانها انتظار دارند روسها با تمامی قوا به یاری ایران بشتابند! روسوفیلها نیز گروه مقابل را امریکوفیل میدانند که ذوب در امریکا شدهاند. با اینحال جای شگفتی آنجاست که در این مواقع امریکوفیلها بیشتر از روسوفیلها چشم به نتایج سفر راهبردی میبندند! این خود نشان میدهد که این اتهامات صرفاً بازی سیاسی و جناحی و انتخاباتی است.
سیاست مستقل ایران نشان داده است هرگز قراری برای تضمین موجودیت خود یا حتی بسیار کمتر از آن با هیچ کشوری نداشته و انتظاری هم ندارد، مگر آنچه در قراردادهای رسمی میان دوطرف موجود است. البته انتظار حمایت محکم دیپلماتیک و سیاسی از روسها و چینیها در بحرانها امری معقول است. معتقدم چینیها و روسها باید هزینه شکستهشدن هژمونی امریکا در جهان را خیلی بیشتر از این و با نرخ واقعی به ایران بپردازند! و این اگر یکی از دلایل سفر به مسکو نباشد، باید در فوریت دیگری به روسها یادآوری شود. برای روسیه و چین، چیز کمی نیست که ایران بهرغم تحریمهایی که برای خود آن دو کشور غیرقابلتحمل است، بتواند به تنهایی گلیم خود را مقابل دو قدرت اتمی دیگر و بهویژه مقابل امریکا با آن اقتصاد و ارتش نجومی از آب بیرون بکشد و تحلیلگران منصف و منطقی را قانع کند که امریکا مقابل ایران نتوانست کاری از پیش ببرد. فروریختن هژمونی امریکا برای چین و روسیه آسان به دست نمیآید و شکست مقابل ایران، گویا پیام روشنی از روسیه و چین به امریکاست. پس باید هزینه آن هم روشن و قابلسنجش باشد! فقط میتوان به یک فرض توجه کرد تا اهمیت نیمقرن مقابله ایران با امریکا برای بسیاری از کشورهای رقیب امریکا معلوم شود: اگر ایران همین فردا تصمیم بگیرد با امریکا آشتی کند و یک متحد امریکا در منطقه باشد، روسها و چینیها چهچیزهایی را که از دست نخواهند داد؟!
ممکن است با مفروضگرفتن اخبار و گزارشهای معمول رسانهها بگوییم روسیه با اینکه خود را متحد ایران معرفی میکند، اما در وقایع اخیر و حتی در سالهای گذشته، حمایت بیدریغ خود را از تهران نشان نداده یا دستکم افکارعمومی را در ایران برای این حمایت اقناع نکرده و بهویژه در جنگ اخیر با شعارهای دیپلماتیک صرفاً خواهان راهحل سیاسی شده است، فلذا دیدار لاریجانی با پوتین فرصتی برای تهران است تا به این وضعیت هم رسیدگی شود. اما سوابق مراودات دوکشور بیشتر نشان میدهد این دیدار را باید صرفاً محملی برای تقویت اشتراکات راهبردی و همسویی بیشتر دانست. نه آنچنان که ما انتظار داریم حل معادله بزرگ شکست هژمونی امریکا! میتوان اطمینان داشت که امریکا و اسرائیل احتمالاً با نگرانی به تقویت روابط ایران و روسیه نگاه کنند، اما نمیتوان اطمینان داشت که این تقویت آثار عملی فراوانی داشته باشد. روسها در مسائل مربوط به اسرائیل بهخاطر حضور صدها هزار یهودی روسی در میان شهرکنشینها و نفوذ صهیونیسم همواره احتیاط خاص خود را دارند. روابط با امریکا نیز برای آنان یک بازی است که بهویژه در شرایط جنگ اوکراین منافع خود را با بیشترین جزئیات درنظر میگیرند. اما ایران میدانسته است که تبادل پیام سیاسی بین دوکشور نتایج خاص خود را دارد. ایران قطعاً مهرهای مؤثر برای این شطرنج خود داشته که بهرغم دیدار اخیر عراقچی با پوتین به «حرکت» دیگری رضایت داده است. این مهمترین دلیل این ملاقات میتواند باشد.
منبع: روزنامه جوان
دیدگاه تان را بنویسید