قالیباف در ژنو؛ صدای غزه، زبان ایران

کد خبر: 1371449

پیوند غزه و ایران نه یک تاکتیک رسانه‌ای، بلکه یک تبیین استراتژیک از وحدت جغرافیای مقاومت است؛ جایی که تجاوز به غزه و ترور دانشمندان ایرانی، دو جلوه از یک پروژه مشترک برای سرکوب استقلال، عدالت و بیداری ملت‌هاست.

قالیباف در ژنو؛ صدای غزه، زبان ایران

جواد بخشی الموتی استاد دانشگاه در صبح نو نوشت: نشست ژنو نه صرفا یک رخداد دیپلماتیک، بلکه بازتابی عینی از تحول راهبردی در فهم جمهوری اسلامی ایران از دیپلماسی در عصر جنگ‌های شناختی است. آنچه در نطق محمدباقر قالیباف در این اجلاس جهانی رخ داد فراتر از یک موضع‌گیری سیاسی بود؛ این یک اعلان گفتمان بود. گفتمانی که زبان قدرت را به‌ جای امتیازدهی بر پایه حقیقت، مقاومت و اخلاق بازتعریف می‌کند. ازاین‌رو است که رئیس مجلس مقتدرانه و بدون هیچ ملاحظه‌ای اقدامات صهیونیست‌ها را با نازی‌ها مقایسه می‌کند. این مواضع میدان‌داری با فهم دیپلماتیک است.

در جهانی که ساختار نظم بین‌الملل فروپاشیده و نهادهای حقوقی به ابزار توجیه قدرت‌های غربی تقلیل یافته‌اند و در تازه‌ترین الگو آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هموارکننده تهاجم وحشیانه آمریکا و رژیم صهیونی به تأسیسات صلح‌آمیز هسته‌ای ایران شده است، جمهوری اسلامی با تکیه بر دیپلماسی پارلمانی فعال، میدان تازه‌ای برای دفاع از منطق مقاومت گشوده است. توصیف رژیم صهیونیستی به‌عنوان «نازیسم قرن بیست‌ویکم» فقط یک استعاره نیست، بلکه زبان تازه‌ای است برای عبور از کلیشه‌های بی‌اثر حقوق بشری غرب و وارد‌ کردن بار تاریخی و اخلاقی به وجدان جهانی. نسل‌کشی کنونی در غزه اگر از ادعاهای کوره‌های یهودی‌سوزی در تاریخ هم وحشیانه‌تر  نباشد، با اخلاقیات و فهم بشری در قرن ۲۱ کاملا در تضاد است. رژیم صهیونی با تنه زدن به نازیسم، منطقه را کاملا ناامن کرده است.

در این چارچوب پیوند غزه و ایران نه یک تاکتیک رسانه‌ای، بلکه یک تبیین استراتژیک از وحدت جغرافیای مقاومت است؛ جایی که تجاوز به غزه و ترور دانشمندان ایرانی، دو جلوه از یک پروژه مشترک برای سرکوب استقلال، عدالت و بیداری ملت‌هاست.

دیپلماسی پارلمانی ایران با بهره‌گیری از ابزارهای چندجانبه‌گرایی و سخن‌گفتن از زبان قربانیان، تلاشی است برای شکستن انحصار روایت. برخلاف دیپلماسی‌های رایج که در مرز میزهای مذاکره متوقف می‌شوند، دیپلماسی مقاومت ابزار پیوند بین میدان، منطق و استقلال است؛ هم مطالبه‌گر عدالت است، هم مولد قدرت بازدارنده. نشست ژنو را باید یک الگو دانست؛ الگوی چگونگی صدور گفتمان مقاومت به ساختارهای معیوب جهانی، بی‌آنکه در آن هضم شد. نشست ژنو در فضای پساجنگ تحمیلی اخیر به ملت ایران دریچه‌های تازه برای ارتباط با افکار عمومی جهان و آزادی‌خواهان است. این نقطه عزیمت یک سیاست خارجی مستقل و اخلاق‌محور است؛ سیاستی که نه برای رضایت قدرت‌ها، بلکه برای استیفای حق ملت‌ها سخن می‌گوید. زبان ایران امروز نه‌تنها دستگاه سیاست خارجی، بلکه تمامی نهادها، گروه‌ها و افراد هستند و با این استراتژی می‌توان روایت دشمن را به محاق برد و شکست در جنگ ترکیبی را نیز به آن حقنه کرد. آنجا که قدرت‌های جهانی در آزمون نسل‌کشی غزه مردود شدند، ایران ایستاد تا نشان دهد هنوز می‌توان سیاست را با صداقت، اقتدار را با اخلاق و دیپلماسی را با فریاد مظلومان معنا کرد. این آغاز راهی است که اگر تداوم یابد، ژنو می‌تواند نقطه آغاز نظم تازه‌ای باشد؛ نظمی برخاسته از جنوب جهانی و محور عدالت. حضور هیأت پارلمانی ایران به ریاست قالیباف در ژنو نه‌تنها ندای مظلومیت و حقانیت مردم ایران است، بلکه اقتدار و ایستادن بر اصول را به نمایش می‌کشد و توأمان صدای مظلومان تاریخ در غزه می‌شود که هدف نسل‌کشی غذایی شقی‌ترین انسان‌های تاریخ قرار گرفته‌اند.


 

۰

دیدگاه تان را بنویسید