مرزهای فلسطینی که می‌شناسید کجاست؟

کد خبر: 1371697

آنچه این نمایش و «مد روز» را جالب می‌سازد، اعلام رسمی نخست‌وزیر بریتانیا استارمر، درباره نیت کشورش برای شناسایی فلسطین است. این اعلام پس از سخنان وزیر خارجه‌اش، دیوید لامی، مطرح شد که گفت بریتانیا در صورتی فلسطین را به‌رسمیت می‌شناسد که آتش‌بس در غزه به اجرا درنیاید!

مرزهای فلسطینی که می‌شناسید کجاست؟

دکتر طالب ابو شرار اندیشمند اردنی در یادداشتی برای صبح نو نوشت:

مشاهده آنچه این روزها در مورد شتاب کشورهای غربی برای اعلام نیت خود در به‌رسمیت‌شناختن «کشور» فلسطین در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک رخ می‌دهد، جای تعجب ندارد. علاوه بر ده کشور از گروه ۲۰ (آرژانتین، برزیل، چین، هند، اندونزی، مکزیک، روسیه، عربستان، آفریقای جنوبی، ترکیه) که پیش‌تر فلسطین را به‌عنوان یک کشور به رسمیت شناخته‌اند، پانزده کشور دیگر نیز بیانیه‌ای امضا کرده‌اند که در آن آمادگی خود را برای شناسایی کشور فلسطین در همین نشست مجمع عمومی اعلام کرده‌اند. این بیانیه در پی کنفرانس مشترک فرانسه و عربستان سعودی صادر شد که در ۲۹ ژوئیه در نیویورک پایان یافت. این کشورها این گام را بخشی اساسی از روند حل دو کشوری دانسته و از سایر کشورهایی که هنوز فلسطین را به‌رسمیت نشناخته‌اند خواسته‌اند به این اقدام بپیوندند. شگفت‌انگیز در این درخواست این است که برخی از این کشورها خود در گذشته علیه فلسطین توطئه کرده‌اند و با جزئیات کامل از رنج فلسطینیان آگاه‌اند. پس چرا اکنون برای مشارکت در این “جشنواره‌ی گفتاری” به نام حمایت از فلسطین، صف کشیده‌اند؟ از میان این کشورها، نه کشور جدید از جمله آندورا، استرالیا، کانادا، فنلاند، لوکزامبورگ، مالت، نیوزیلند، پرتغال و سان‌مارینو اعلام کرده‌اند که قصد دارند فلسطین را به‌رسمیت بشناسند.

شرط عجیب بریتانیا

آنچه این نمایش و «مد روز» را جالب می‌سازد، اعلام رسمی نخست‌وزیر بریتانیا استارمر، درباره نیت کشورش برای شناسایی فلسطین است. این اعلام پس از سخنان وزیر خارجه‌اش، دیوید لامی، مطرح شد که گفت بریتانیا در صورتی فلسطین را به‌رسمیت می‌شناسد که آتش‌بس در غزه به اجرا درنیاید! و تنها در صورتی که اسرائیل به کشتار پایان دهد، از الحاق کرانه باختری دست بردارد و روندی واقعی برای صلح را بپذیرد، آن‌گاه ممکن است بریتانیا از شناسایی کشور فلسطین خودداری کند.

یعنی به بیان ساده، اگر اسرائیل از کشتار دست بکشد اما همچنان سرزمین فلسطین را اشغال کند، دیگر نیازی به کشور فلسطین نیست؟ واقعاً که طنزی تلخ است!

این شرط‌گذاری بریتانیا مشابه موضع‌گیری کاناداست و پرسش‌های جدی‌ای درباره میزان صداقت این کشورها در دفاع از حق ملت فلسطین برای آزادی و استقلال ملی ایجاد می‌کند. وقتی کشوری از نیت خود برای شناسایی کشوری دیگر صحبت می‌کند، این کار باید مبتنی بر معیارهایی معقول و انسانی باشد، نه شروطی غیرمنطقی و خلاف ابتدایی‌ترین اصول حقوق بشر.

مهم‌ترین معیار در چنین مواردی توانایی آن کشور برای عملی کردن این تصمیم به گونه‌ای است که با منافع عالی خود و فضای بین‌المللی هم‌خوانی داشته باشد؛ یعنی شناسایی باید گامی واقعی باشد نه یک ژست دیپلماتیک یا «پرش در هوا».

تزویر یا صداقت؟

در این چارچوب، کشورهای فرانسه، بریتانیا، کانادا، استرالیا و برخی دیگر از کشورهای غربی، در مواضع خود صداقت ندارند و این برخلاف کشورهای اروپایی دیگر مانند ایسلند، ایرلند و اسپانیاست که مواضعی شفاف‌تر، انسانی‌تر و متعهدانه‌تر در قبال فلسطین اتخاذ کرده‌اند.

فراموش نکنیم که بریتانیا خاستگاه اعلامیه بالفور بود و فرانسه، پایه‌گذار پروژه هسته‌ای صهیونیستی، آن هم تنها چند سال پس از تأسیس این رژیم اشغالگر.

سؤال اصلی در این میان آن است:

این همه هیاهو چه فایده‌ای دارد وقتی هیچ پاسخ روشنی به سؤالات ساده‌ای مثل «مرزهای این کشور فلسطین کجاست؟»، «چه زمانی قرار است تأسیس شود؟» یا «چه ابزار فشاری برای تحقق آن وجود دارد؟» داده نمی‌شود؟

درحالی‌که متحد نازپرورده غربی‌ها (یعنی اسرائیل) حتی از این پیشنهادها به خشم می‌آید و به تمسخر به آن‌ها می‌گوید: «اگر فلسطینی‌ها کشور می‌خواهند، بروند آن را در فرانسه یا بریتانیا تأسیس کنند!»

فرشته عدالت شده‌اید؟

یادمان نرود که مقامات غربی، به‌ویژه پس از جنگ خلیج (۱۹۹۱)، بارها شعار تشکیل کشور فلسطین را داده‌اند. آن زمان، آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سابق کنفرانسی را در مادرید برگزار کردند تا بین اعراب و اسرائیل صلح برقرار شود. اما حالا، پس از حدود ۳۵ سال، چه نتیجه‌ای حاصل شده؟

جز مجموعه‌ای از فاجعه‌ها برای اعراب، به‌ویژه فلسطینی‌ها. از اشغال و نابودی عراق و لیبی، جنگ داخلی سودان، تا تخریب لبنان و سوریه، و فجایع بی‌پایان در غزه و کرانه باختری.

واقعیت این است که دعوت به شناسایی کشور فلسطین، تنها طعمه‌ای جدید از سوی غرب است – همان ترفند قدیمی با لباسی نو – انگار که ما ملتی بی‌فکر هستیم که هنوز فریب ظاهر را می‌خوریم.

آیا لازم بود تا فلسطینی‌ها تمام این رنج‌ها را تحمل کنند تا بریتانیا و فرانسه تازه امروز به این نتیجه برسند که این ملت سزاوار کشوری مستقل‌اند؟

ما فراموش نکرده‌ایم که چگونه کشورهای غربی به مهاجران صهیونیست از سراسر دنیا قدرت و امکانات دادند تا سرزمین ناشناخته‌ای را اشغال کنند و ملتی بی‌دفاع را نابود سازند؛ یا چگونه ایالات متحده، کشورهای دیگر را برای رأی مثبت به طرح تقسیم فلسطین در مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۹۴۷ تهدید و تطمیع کرد.

همه می‌دانیم صهیونیست‌ها چگونه، با رضایت و هم‌دستی غرب، فلسطین را تصاحب کردند.

آیا واقعاً باید باور کنیم که امروز وجدان بریتانیا یا فرانسه بیدار شده و فرشته عدالت شده‌اند؟

ما آن‌قدر ساده‌لوح نیستیم که بعد از یک قرن درد و رنج، باور کنیم که قضاوتمان در مورد این کشورها نادرست بوده، و آن‌ها در واقع به‌دنبال عدالت، صلح و خیرخواهی برای ما هستند. آنچه کاملاً روشن است اینکه «شناسایی کشور فلسطین» به نمایش و مدی بدل شده که کشورها برای نشان دادن به‌روز بودن خود، آن را بر تن می‌کنند تا مبادا کهنه‌پرست یا عقب‌مانده به نظر برسند!

و همان‌گونه که در دنیای مد لباس‌ها، تب یک سبک به سرعت فروکش می‌کند، این موج شناسایی نیز به‌زودی فراموش خواهد شد؛ مردم فلسطین دوباره تنها خواهند ماند با رنج‌ها، اشک‌ها، خاطرات تلخ، آوارگی و مرگ‌های تازه.

همین صحنه‌ای که پیش‌تر در عراق، لیبی و دیگر کشورهای منطقه نیز دیده‌ایم: پس از وعده‌های صلح و بازسازی، و پایان کشتار، تنها چیزی که باقی می‌ماند، سکوت گورستان‌هاست – و جهان به‌زودی همه چیز را فراموش خواهد کرد؛ سپس باز به سوی غرب خواهد رفت، به امید سرمایه‌گذاری، گردشگری، و توسعه زیرساخت‌هایی که خودِ غرب آن‌ها را ویران کرده بود.

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید