جبههگیری اصلاحطلبان علیه جبهه اصلاحات!
قریب دو ماه پس از توقف جنگ میان ایران و رژیمصهیونیستی در اتاق فکر جریان غربگرای داخلی، بیانیهای ساخته، پرداخته و منتشر شد که پیش از این، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیمصهیونیستی آنها را سرمایههای اسرائیل در ایران توصیف کرده بود.

هر ساعت یکی از اصلاحطلبان معروف علیه بیانیه اخیر جبهه اصلاحات- کلاً و محتوایی یا فقط ناظر به زمان انتشار یا فایده انتشار- موضعگیری میکند. این بیانیه را واقعاً چه کسی نوشته و چه کسی آن را کاملاً گردن میگیرد؟ شاید از هوشمصنوعی برای نوشتن آن کمک گرفتهاند و این امکان هم با توجه به خمودی سالهای اخیر این جبهه، فقط بیانیه را براساس هویت ۳ دهه پیش این جبهه که دنبال براندازی بودند، تنظیم کرده است!
جوان آنلاین: اگر بپذیریم توان موشکی جمهوری اسلامی ایران و انسجام ملی دو عاملی بود که در کنار مدیریت حکیمانه رهبر معظم انقلاب، توقف جنگ را به امریکا و دشمن صهیونیستی تحمیل کرد، بیانیه جبهه اصلاحات، شلیک درونی به انسجام ملی بود که رژیمصهیونیستی از ضربه به آن عاجز ماند.
قریب دو ماه پس از توقف جنگ میان ایران و رژیمصهیونیستی در اتاق فکر جریان غربگرای داخلی، بیانیهای ساخته، پرداخته و منتشر شد که پیش از این، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیمصهیونیستی آنها را سرمایههای اسرائیل در ایران توصیف کرده بود.
جبهه اصلاحات در بیانیهای که در تاریخ ۲۶ مرداد صادر کرد، در قالب شعارهایی فریبنده و پرزرق و برق، عملاً نسخه تسلیم مقابل دشمن را تئوریزه کرد. در این سیاهنامه نه تنها راهحلی برای مشکلات مردم دیده نمیشود که عملاً نسخه فروختن استقلال ایران به ارزانترین قیمت ممکن تجویز شده است. این بیانیه اگرچه با واکنش گسترده طیفهای مختلف سیاسی همراه بود، اما مخالفت صریح و نقدهای تند بسیاری از جریانهای اصلاحطلب، نشان از نوعی مرزبندی آشکار اصلاحطلبان معتدل با افراطیون و تندروهای این طیف بود که همواره کوشیدهاند با ترسیم یک رابطه پدرخواندگی برای دیگر احزاب اصلاحطلب، بر مناسبات این جریان حکمرانی بیقید و شرط کنند.
آنچه در پی میآید تنها نمونههایی از واکنشهای نمایندگان احزاب اصلاحطلب و شخصیتهای وابسته به این جریان است که علیه بیانیه جبهه اصلاحات سکوت خود را شکستند.
دوگانهساز و ضدوفاق
سعید نورمحمدی، سخنگوی حزب اصلاحطلب ندای ایرانیان در واکنش به این بیانیه گفت: «اصولاً حزب ندای ایرانیان با دادن چنین بیانیههایی از سوی جبهه اصلاحات مخالف است و در جلسات جبهه نیز به صدور آنها رأی منفی میدهد. ما معتقدیم با این مدل بیانیهها نهتنها گرهی از مشکلات کشور باز نمیشود، بلکه به تنشها و دوگانهسازیهایی دامن میزند که نفع مردم و کشور در آن نیست. همچنان به روشهای روزنهگشایانه و وفاقگرایانه معتقدیم.»
تضعیف اجماع ملی بود
رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران در سرمقاله روزنامه سازندگی با انتقاد از بیانیه اخیر جبهه اصلاحات تأکید کرد، این مواضع نهتنها به دولت در مذاکرات خارجی آسیب میزند بلکه میتواند همبستگی ملی و حمایت اصولگرایان و اصلاحطلبان از دولت را تضعیف کند. محمد قوچانی هشدار داد که بیانیه اخیر جبهه اصلاحات نه تنها نتیجهای ندارد، بلکه دولت مسعود پزشکیان را در مذاکرات بینالمللی آسیبپذیر میکند و اجماع ملی علیه تهدیدات خارجی را تضعیف خواهد کرد. او تأکید کرد که اصلاحطلبان مسئولیت تاریخی دارند پشت سر دولت و سیاست خارجی کشور باشند. قوچانی نوشت: «چرا باید وارد عرصهای شوید که جز هزینه، نتیجهای ندارد؟ اولین هزینه بستن دست دولت اصلاحطلب در مذاکره و سپس گشودن دستهای تندروهایی است که دولت پزشکیان را در برابر نظام سیاسی قرار میدهند.»
بازمانده در گذشته
محمدرضا جلاییپور، فعـال سیـاسی اصلاحطلب نیز در یادداشتی تلگرامی به این بیانیه اعتراض کرد. او نوشت: «چرا بعد از حمله دو قدرت اتمی به ایران و در کنار تأکید بجا بر ضرورت ابتکار عمل دیپلماتیک و ذینفعسازی اقتصادی همسایگان و قدرتهای جهانی در رشد و امنیت ایران و افزایش رضایت عمومی و همبستگی ملی، در متن بیانیه تأکیدی بر ضرورت تقویت قوای نظامی و دفاعی ایران نمیشود؟ جلاییپور پرسیده است: آیا تصویر نویسندگان از اقتضائات امنیت ملی ایران در این منطقه و جهان زیاده سادهانگارانه و عقبمانده از زمان نیست؟ چرا ۱۱ پیشنهاد متن شامل لوازم افزایش تابآوری اقتصادی محرومترین شهروندان ایران- مهمترین قربانیان جنگ- نمیشود و صرفاً رضایت طبقه متوسط و فرادستان اقتصادی را هدف میگیرد؟»
بازتولید بنبست
عباس عبدی، فعال سیاسی و رسانهای اصلاحطلب هم در یادداشتی با عنوان «آشتی ملی یا بازتولید بنبست؟» به نقد بیانیه پرداخته و نوشته است: بیانیه اخیر جبهه اصلاحات ایران با وجود اشاره به بحرانهای اقتصادی و ضرورت بازسازی اعتماد ملی، نشاندهنده تناقض عمیق میان موقعیت واقعی اصلاحطلبان درونسیستم و مطالبات بلندپروازانه آنهاست که فاقد راهبرد تدریجی و سازوکار اجرایی مشخص است.
عبدی نوشته است: اصلاحطلبان با طرح فهرستی از خواستههای بنیادین و ادبیات حماسی، نه تنها برنامه عملی ندارند بلکه باعث سردرگمی، بیاعتمادی مردم میشوند و به جای تلاش برای تغییر ملموس، بیشتر به ثبت آرمانها در تاریخ میپردازند.
از داریوش همایون یاد بگیرید
سیدعطاءالله مهاجرانی، وزیر ارشاد دولت اصلاحات هم در توییتی در نقد بیانیه اصلاحات نوشته است: بیانیه جبهه اصلاحات را دیدم، با عباس عبدی و محمدرضا جلاییپور همراهم. بیانیه زمانناشناسانه و بیهوده بود. جبهه خوب بود، شبیه داریوش همایون موضعگیری کند! وقتی بعد از اشغال افغانستان و عراق حمله به ایران مطرح شد، همایون گفت مسئله الان من فقط ایران است نه آزادی و دموکراسی!
ضددولت توافقگرای پزشکیان
حمیدرضا جلاییپور، استاد جامعهشناسی و از منتقدان این بیانیه هم طی یادداشتی نوشت: مشکل و فول درشت بیانیه لحن غیراصلاحطلبانه و بیتوجهی و بیمسئولیتی به شرایط جنگی کشور و حرکتی بر ضد دولت توافقگرای پزشکیان است.
او اضافه کرده است: ایران و جمهوری اسلامی در زمان صدور این بیانیه در وسط جنگ با نیرویی خبیث و خطرناک مثل اسرائیل است. برای عبور از پیچ این جنگ خطرناک هر کنشگر عاقلی میداند که راهش «همکاری» حاکمیت و دولت با نیروهای جامعه است. راه عبور از این بحران ایجاد شقاق در حاکمیت و دولت در وسط جنگ با ادعای طلبکاری مطالبات ساختاری نیست. جالب اینکه پزشکیان توافقگرا نامزد منتخب جبهه اصلاحات است و اتفاقاً توافقگرایی دولت پزشکیان در یک سالی که ایران با شرایط جنگی روبهرو بوده کار کرده است.
در بیانیه جبهه اصلاحات به جای تقویت همکاری میان دولت و حاکمیت با زبان تغییرات ساختاری بر افتراق دولت و حاکمیت تأکید میکند و این عین بیمسئولیتی است.
نسخه کادوپیچشده تسلیم
وزیر ارتباطات دولت روحانی، اما در گفتوگو با فارس مفروض بیانیه جبهه اصلاحات درباره ضعف نیروهای مسلح را غلط دانست و پیشنهادات این بیانیه را راهکار «تسلیم» به جای «صلح» عنوان کرد.
جواد آذریجهرمی در انتقاد از بیانیه جبهه اصلاحات اظهار کرد: تعلیق داوطلبانه در برابر دولت فعلی امریکا به معنای تسلیم است. چرا در این بیانیه به نقش دولت اشارهای نشده است. چرا مسئولیت تصمیمگیری دولت در حل این بحران نادیده گرفته شده است؟ دولت امروز از چارچوبهای فکری همسویی با بخشهایی از جامعه برخوردار است، اما تصمیمگیری نمیکند. دولت باید حرکت کند، نه اینکه منفعلانه تنها به امید کاهش فشار از خارج بنشیند یا امتیاز بیشتری بدهد.
گلبهخودی یک قبیله فرسوده
اکبر اعلمی، نماینده ادوار مجلس در یادداشتی در واکنش به بیانیه جبهه اصلاحات نوشت: صادرکنندگان این بیانیه که برخی از مشروعیت اخلاقی و سیاسی لازم برای نمایندگی افکار عمومی برخوردار نیستند، در جایگاه کسانی سخن میگویند که غالباً خود یا نزدیکانشان در دورههای مختلف قدرت و تصمیمسازی حضور داشتهاند. آنها نه تنها نتوانستهاند ساختاری متفاوت از وضعیت کنونی ایجاد کنند، بلکه در بسیاری موارد با منافع جناحی و شخصی گره خوردهاند. میتوان با اطمینان گفت که این بیانیه نهتنها تضمینکننده منافع ملی نیست، بلکه با تضعیف سپاه و جبهه دفاعی کشور، القای دوگانگی در داخل و همافزایی ناخواسته با مطلوب طرفِ فشار، ریسک گلبهخودی را افزایش میدهد و بیش از آنکه در تاریخ به عنوان سندی برای نجات کشور ثبت شود، نمونهای دیگر از خطاهای محاسباتی یک قبیله فرسوده خواهد بود و میتواند نوعی فرصتطلبی و عقدهگشایی جمعی علیه جناح مقابل و ساختار قدرت تلقی شود.
ایدههایی شبیه خوابوخیال
علیاصغر شفیعیان، مشاور رسانهای رئیسجمهور، اما در اظهار نظری گفته است: اصلاحطلبان از روی استیصال پشت پزشکیان ایستادند و حالا صدور چنین بیانیههایی فقط به تقویت دوقطبی و انشقاق در درون جریان اصلاحات منجر میشود.
او گفته است: رهبران اصلاحات کسانی بودند که زمانی از انقلابیون و حتی فاتحان سفارت امریکا بودند و به دیگران انگ اسلام امریکایی میزدند، امروز، اما معاون اول، وزرا و استانداران این جریان در دولت پزشکیان مسئولیت دارند، بنابراین نمیتوانند موضع اپوزیسیونی بگیرند و باید پاسخگو باشند.
شفیعیان اضافه کرده است: ایدههای اصلاحطلبان «بیشتر شبیه خواب و خیال» است، در شرایطی که اصلاحطلبان سهم جدی در دولت دارند، از معاون اول گرفته تا وزرا و مدیران استانی، شایسته نیست با مواضع متناقض و اپوزیسیونی دست دولت را ببندند.
واکنش دولت به بیانیه جبهه اصلاحات
سخنگوی دولت هم روز گذشته در حاشیه جلسه هیئت دولت در واکنش به بیانیه اخیر جبهه اصلاحات تأکید کرد: اظهارنظرها آزادانه است، اما دقت به انسجام اجتماعی و توجه به اینکه در شرایط پیچیده امروز، اظهارنظرهای ما نباید شرایط را پیچیدهتر کند یا به نوعی مورد سوءاستفاده دشمن قرار گیرد، مهم است.
فاطمه مهاجرانی در پاسخ به پرسشی درباره دیدگاه رئیسجمهوری و دولت نسبت به بیانیه اخیر جبهه اصلاحات تأکید کرد: اظهارنظرها به صورت آزادانه انجام میشود، اما نکتهای که در این مورد مهم است، دقت به انسجام اجتماعی است و توجه به اینکه در شرایط پیچیدهای هستیم و اظهارنظرهای ما نباید شرایط را پیچیدهتر کند یا به نوعی مورد سوءاستفاده دشمن قرار گیرد.
دکتر محمدرضا عارف معاون اول رئیسجمهور هم در جلسه هیئت دولت بیآنکه به بیانیه جبهه اصلاحات اشاره مستقیمی داشته باشد، ضمن درخواست از دانشگاهیان، نخبگان و صاحبنظران برای ارائه نظرات و پیشنهادات خود جهت اصلاح امور، بر لزوم تقویت راهبرد همبستگی ملی و توجه به شعار وفاق ملی و همچنین لزوم توجه صاحبنظران، نخبگان و فعالان رسانه به اهمیت همبستگی و اجماع ملی تأکید کرد و گفت: برخی مصاحبهها و اظهارنظرها کمکی به تقویت فضای خوب کنونی کشور به ویژه در حوزه سیاست خارجی که راهبردها مشخص است، نخواهد کرد.
سکوت خاتمی
اگرچه سیدمحمد خاتمی تاکنون درباره این بیانیه هیچ اظهار نظری نکرده است، اما خبرگزاری فارس روز سهشنبه به نقل از یک منبع نزدیک به اصلاحطلبان نوشت که پیشنویس این بیانیه از سوی کمیته سیاسی جبهه اصلاحات تدوین شده که ریاست آن بر عهده ابراهیم اصغرزاده است.
بر اساس این گزارش، محوریت اصلی این بیانیه افرادی چون: ابراهیم اصغرزاده، علی شکوریراد، فخرالسادات محتشمی (همسر تاجزاده)، سعید شریعتی و جواد امام بودهاند که همگی از افراد نزدیک به سیدمحمد خاتمی محسوب میشوند. به رغم اینکه آذر منصوری بهعنوان رئیس رسمی جبهه اصلاحات معرفی شده است، اما گفته میشود تصمیمگیری اصلی در چنین مواردی با عاملیت جواد امام از نزدیکان خاتمی صورت میگیرد. با این حال روز گذشته سایت جماران از بستریشدن خاتمی به دلیل عارضه قلبی خبر داد. دکتر محمدرضا خاتمی درباره سلامتی برادرش گفت: بهدنبال احساس درد در قفسه سینه و تداوم آن و علائم دیگری که نشانه درگیری قلبی جناب آقای خاتمی بود، وضعیت ایشان از سوی پزشکان بررسی و پس از اینکه مسجل شد دچار عارضه قلبی و گرفتگی رگ شدهاند، آنژیو پلاستی انجام شد.
به عنوان نکته پایانی اینکه بیانیه جبهه اصلاحات در خوشبینانهترین حالت یک متن تبلیغاتی و فرصتطلبی سیاسی برای دیده شدن است و در بدترین حالت، نسخهای برای خلع سلاح کشور و تسلیم تدریجی در برابر امریکا و اسرائیل. نادیدهگرفتن درسهای جنگ ۱۲روزه و تجربه تلخ «گفتوگو- بمباران» نشان میدهد نویسندگان آن یا به شدت سادهلوح هستند یا عمداً چشم بر واقعیت بستهاند. در هر دو حالت، نتیجه یکی است: قربانی شدن منافع ملی برای منافع جناحی.
منبع: روزنامه جوان
دیدگاه تان را بنویسید