جنگ ممکن است از دیپلماسی کم‌هزینه‌تر باشد

کد خبر: 1373524

عراقچی: جنگ ممکن است از دیپلماسی کم‌هزینه‌تر باشدعراقچی: هیچ‌یک از دو ابزار جنگ و دیپلماسی، قداست ذاتی ندارند و هیچ‌کدام نیز پلیدی ذاتی ندارند. هم مذاکره و هم جنگ، هر دو ابزار‌هایی هستند که حکومت‌ها برای رسیدن به اهداف خود انتخاب می‌کنند

جنگ ممکن است از دیپلماسی کم‌هزینه‌تر باشد

جوان آنلاین: وزیر امور خارجه در یک موضع‌گیری کم‌سابقه، شاید هم بی‌سابقه گفته که در سیاست خارجی کشورها، مذاکره و دیپلماسی راه‌هایی کم‌هزینه‌تر و کم‌خطرتر هستند، اما گاهی اوقات، هزینه آنها از جنگ هم بیشتر می‌شود و بالعکس، «جنگ کردن، گاهی از مذاکره‌ای که منجر به تسلیم شود، کم‌هزینه‌تر است»، موضعی که در آن، طنین کلام سیاستمدارانی مانند چرچیل و کیسینجر، چشم‌انداز دیدگاه‌های کلاوزویتس نظریه‌پرداز معروف جنگ و صلح و رویکرد رئالیست‌هایی مانند هانس مورگنتا و کنت والتز نمایان است، کسانی که همگی صریح یا ضمنی معتقد بودند که امتیازدهی دیپلماتیک از موضع ضعف، می‌تواند به «صلحی پرهزینه‌تر از جنگ» منجر شود. 

عباس عراقچی اغلب با دیپلماسی و به عنوان مرد دیپلماسی شناخته می‌شود، چهره‌ای که از اولین دوره مذاکرات هسته‌ای در تیم مذاکره‌کننده ایرانی حاضر بوده، در توافق سال ۲۰۱۵ (۱۳۹۴) معروف به برجام نقشی کلیدی ایفا کرده، در چند ماه اخیر کتابی با عنوان «قدرت مذاکره» به بازار فرستاده و حتی تا همین اواخر، یعنی بعد از جنگ ۱۲ روزه با رژیم صهیونیستی و حمله امریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران، پروپاقرص از دیپلماسی حمایت می‌کند. عراقچی هنوز هم به قدرت مذاکره باور دارد و در گفت‌وگوی ۷۲ دقیقه‌ای خود با ایرنا که متن آن دیروز روی تلکس خبرگزاری‌ها قرار گرفت، تأکید کرده که «مذاکره و دیپلماسی راه‌هایی کم‌هزینه‌تر و کم‌خطرتر هستند». با این حال، او در همین گفت‌و‌گو، «قداست ذاتی» هردو (جنگ و دیپلماسی) را زیر سؤال می‌برد: «هیچ‌یک از این دو ابزار (جنگ و دیپلماسی)، قداست ذاتی ندارند و هیچ‌کدام نیز پلیدی ذاتی ندارند». او در موضعی که بیش از همه موضع‌گیری‌های هفته‌ها اخیر، نشانه‌های تغییر «پارادایم» سیاست خارجی ایران در آن نمایان است، گفته است: «هم مذاکره و هم جنگ، هر دو ابزار‌هایی هستند که حکومت‌ها برای رسیدن به اهداف خود انتخاب می‌کنند. مذاکره و دیپلماسی راه‌هایی کم‌هزینه‌تر و کم‌خطرتر هستند، اما گاهی اوقات، هزینه آنها از جنگ هم بیشتر است. جنگ معمولاً راهی پرهزینه است، اما برخی مواقع از مذاکره‌ای که منجر به تسلیم شود، کم‌هزینه‌تر است.» عراقچی ادامه می‌دهد: «بنابراین، هیچ‌یک از این دو ابزار، قداست ذاتی ندارند و هیچ‌کدام نیز پلیدی ذاتی ندارند. همه‌چیز بستگی دارد به اینکه در چه شرایطی، کدام ابزار را به کار بگیرید.» او نتیجه می‌گیرد: «در برخی موقعیت‌ها باید بجنگید؛ اگر نجنگید، به‌اصطلاح، باخته‌اید و منافع کشور را نادیده گرفته‌اید. در برخی شرایط نیز نباید جنگید، چراکه در این صورت، هزینه‌ای غیرضروری به کشور تحمیل می‌شود.» وزیر خارجه که در گفت‌وگوی خود یک بار دیگر تأکید می‌کند که «در بعضی مواقع باید مذاکره کرد و مشکلات کشور را از طریق مذاکره حل نمود» ولی در موضعی که نشان‌دهنده شرایط حاکم بر سیاست خارجی ایران بعد از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل است به صراحت می‌گوید: «گاهی هم نباید مذاکره کرد؛ مخصوصاً زمانی که مذاکره ممکن است به تسلیم، خواری، یا زیر سؤال رفتن عزت یک کشور بینجامد. زمانی که حاکمیت کشور تهدید شود و طرف مقابل بخواهد از طریق مذاکره به خواسته‌هایی برسد که از طریق جنگ نتوانسته به آنها دست یابد»

صحبت از جنگ در ۱۰۰ کلمه اول گفت‌و‌گو

جملات عراقچی درباره جنگ و دیپلماسی در همان ۱۰۰ کلمه اول گفت‌وگوی او بیان شده، جایی که خبرنگار از او درباره «رویکرد دولت در سیاست خارجی به‌خصوص پس از جنگ» سؤال کرده و او نیز در تشریح این رویکرد مجدداً بر دیپلماسی پافشاری می‌کند: «ما به‌دنبال افزایش تعاملات دیپلماتیک بوده‌ایم، به‌ویژه در منطقه و در محیط همسایگی. از تعامل دیپلماتیک با کشور‌های غربی، از جمله ایالات متحده امریکا و مذاکره با امریکا در موضوع هسته‌ای نیز هرگز ابا نکرده‌ایم. در این زمینه برنامه‌ریزی کرده و حتی اقدام هم کرده‌ایم.» او با این حال، در همان ابتدای گفت‌و‌گو تلویحاً در حال نشان دادن این واقعیت است که که به رغم اصرار بر رویکرد دیپلماسی طی ۳۰۰ روز نخست دولت چهاردهم، پاسخی که ایران دریافت کرد، جنگ بوده است: «همه شاهد بودند که ما پنج دور مذاکره داشتیم که در نهایت، به جنگ منتهی شد» و از همین‌جا است که وزیر خارجه در کلمه شماره ۹۰ مصاحبه تفصیلی خود، با گفتن اینکه «من همین‌جا جمله‌ای را که بار‌ها گفته‌ام، بار دیگر تکرار می‌کنم تا سوء‌تفاهمی پیش نیاید»، دیدگاه کمتر بیان شده (شاید هم بیان نشده) خود درباره جنگ و مذاکره در شرایط جاری ایران را بیان کرده است. عراقچی گفته که موضوع جنگ و مذاکره «مسائلی هستند که در مورد آنها باید به‌صورت موردی تصمیم‌گیری شود. دولت چهاردهم کاملاً به این اصل ملتزم است که منافع ملی ایران و مصالح عالیه مردم ایران تعیین‌کننده هستند که در هر مقطع، چه کاری باید انجام شود. ما همان‌طور که در جنگ با جدیت، قوت، و اقتدار ایستادیم، جنگیدیم، مقاومت کردیم و نتایجش را هم دیدیم؛ اگر لازم باشد، در مذاکره نیز با همان قوت و اقتدار می‌ایستیم و تلاش می‌کنیم منافع کشور را تأمین کنیم. همان‌گونه که در جنگ مقاومت کردیم، در مذاکره نیز مقاومت کرده‌ایم.» او تلویحاً جنگ ۱۲ روزه را نتیجه مقاومت ایران در موضع دیپلماتیک خود دانسته و می‌گوید «وقتی طرف مقابل در مذاکره از تحمیل خواسته‌های خلاف منافع و امنیت ایران ناامید شد، به ابزار بعدی خود (جنگ) روی آورد.» او به نوع بیان رئیس‌جمهور در دیپلماسی اشاره می‌کند که گاه طی روز‌های اخیر مورد انتقاد قرار گرفته است: «البته ادبیات ایشان، ادبیات خاص خودشان است و مردم نیز با همین ادبیات به ایشان رأی داده‌اند. ادبیاتی که از نظر من، از خلوص نیت و مردمی‌بودن ایشان ناشی می‌شود. ایشان با زبان خودشان صحبت می‌کنند و ما هم در وزارت امور خارجه با ادبیات خودمان صحبت می‌کنیم.» به گفته وزیر خارجه، اصل ماجرا، اما «مرام ما در سیاست خارجی این است که از ابزار دیپلماسی در هرجا که لازم باشد استفاده کنیم و فرصت‌هایی را که دیپلماسی ایجاد می‌کند از دست ندهیم.» او می‌گوید: «نباید نگاهی صفر و صدی به مذاکره یا جنگ داشت؛ اینکه جنگ همیشه مقدس و مذاکره همیشه امری پلید است که نباید به سراغ آن رفت، نگاهی نادرست و غیرواقع‌بینانه است.»

دیپلماسی ۳ بار جلوی جنگ را گرفت

عراقچی در پاسخ به این سؤال که آیا امروز پس از آن جنگ ۱۲ روزه وقتی به عقب نگاه می‌کنید فکر می‌کنید راهی داشتید که با دیپلماسی جلوی تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی را بگیرید، گفته که «قبل از این جنگ ۱۲روزه، حداقل سه بار دیگر هم تا آستانه جنگ پیش رفتیم.» وزیر خارجه توضیح داده که در همان مقطع، «در یک فاصله زمانی کوتاه تقریباً به همه کشور‌های منطقه سفر کردم و یک فهم جمعی در منطقه شکل گرفت که جنگ به نفع هیچ‌کس نیست و اگر جنگ در منطقه گسترش پیدا کند، می‌تواند خسارت‌های زیانباری برای همه کشور‌های منطقه داشته باشد» و تأکید می‌کند که همین دیپلماسی بود که «در مقاطع مختلف جلوی جنگ را گرفت، عقب انداخت و محدود کرد. حتی در جنگ ۱۲روزه، به نظر من دیپلماسی ما موفق شد دامنه جنگ را محدودتر از آن چیزی که می‌توانست باشد، نگه دارد. این به خاطر کار دیپلماسی بود.» با همه اینها، او می‌گوید که این «فقط دیپلماسی نیست که می‌تواند جلوی جنگ را بگیرد. مجموعه قدرت‌های یک کشور است که بازدارندگی ایجاد می‌کند. دیپلماسی در واقع زبان قدرت یک کشور است، نه خود قدرت آن کشور. قدرت وقتی ایجاد می‌شود که یک دیپلماسی موفق بتواند مؤلفه‌های قدرت کشور را به امنیت و منافع تبدیل کند.» او توضیح می‌دهد: «لذا وقتی علت وقوع یا عدم وقوع جنگ را بررسی می‌کنیم، باید مجموعه مؤلفه‌های قدرت کشور را در نظر بگیریم. حتی در آن دفعاتی که جنگ نشد و سیاست ما فعال شد و در منطقه حرکت کرد، همه آن را فقط به دیپلماسی نسبت نمی‌دهم، بلکه توانمندی نیرو‌های مسلح ما برای واکنش‌های قوی بود که مانع جنگ شد. در جنگ هم این توانمندی بود که باعث پایان جنگ شد. البته دیپلماسی مؤثر بود، اما واقعاً توان واکنش قدرتمند جمهوری اسلامی بود که باعث ناامیدی دشمن از ادامه جنگ شد.» عراقچی توضیح می‌دهد: «بعد از ۱۲ روز دیدند ضربات وارد شده برایشان غیرقابل تحمل است و بنابراین آنها بودند که درخواست آتش‌بس دادند.» عراقچی معتقد است که با وجود همه توانمندی نیرو‌های مسلح و ابزار‌های دیپلماتیکی که ایران پیش از جنگ ۱۲ روزه به کار گرفت، شرایط به جایی رسید که جنگ اجتناب‌ناپذیر شده بود: «بعضی وقت‌ها جنگ اجتناب‌ناپذیر است، چه دیپلماسی باشد چه مجموعه عوامل دیگر. نهایتاً شرایط به گونه‌ای است که مجبور می‌شوید بجنگید. مذاکراتی که انجام شد، امریکا اصرار داشت به خواسته‌ای برسد که از نظر ما غیرممکن بود.» خبرنگار از وزیر خارجه می‌پرسد که آیا منظورش «غنی‌سازی صفر» است که او می‌گوید: «بله، ما در مقابل این خواسته مقاومت کردیم و وقتی ناامید شدند از تحقق این خواسته در مذاکره، به سوی حمله نظامی رفتند.»

آمادگی برای جنگ جلوی جنگ را می‌گیرد

عراقچی گفته که «گاهی در میان مذاکرات با امریکا ما تلاش می‌کردیم آنها را به این نقطه برسانیم که تحقق خواسته عدم سلاح هسته‌ای الزاماً با وجود غنی‌سازی تناقض ندارد». در همین چارچوب به گفته او، برخی مواقع پیشنهاد‌هایی مطرح می‌شد که «می‌توانست کارساز باشد، اما وقتی این پیشنهادات به واشینگتن می‌رفت، دوباره تصمیم‌شان عوض می‌شد. واضح بود که لابی قوی‌تری در واشینگتن بر آنها تأثیرگذار است.» وزیر خارجه در پاسخ به این سؤال که برخی منتقدان می‌گویند که وزارت خارجه اختیار کافی برای تصمیم‌گیری ندارد، تلویحاً آن را طبیعی دانسته و می‌گوید: «تصمیمات نظام فراتر از وزارت امور خارجه گرفته می‌شود و وزارت امور خارجه مجری این تصمیمات است. در اجرای این تصمیمات دست باز داریم و در زمان تصمیم‌گیری نیز می‌توانیم نظرات و تحلیل‌های خود را مطرح کنیم، که این هم به‌طور کامل امکان‌پذیر است. اما وقتی تصمیمی گرفته شود، دیگر مجری نمی‌تواند بگوید من دست باز می‌خواهم تا هر‌طور که دلم خواست عمل کنم. این با هیچ قاعده‌ای سازگار نیست؛ نه عقل و منطق، نه اصول حکومت‌داری و نه نظم سازمانی چنین اجازه‌ای می‌دهد.» عراقچی این انتقاد را که وزیر شدن او را محافظه‌کار کرده تلویحاً رد کرده و می‌گوید: «آن دوستانی که چنین ادعایی دارند، خودشان هم در شرایط مشابه بوده‌اند و تجربه کرده‌اند که وزیر خارجه به طور خاص و دولت به صورت عام در سیاست خارجی نمی‌تواند هر مسیری را که خودش تشخیص می‌دهد، دنبال کند.» وزیر خارجه یک بار دیگر دیدگاه خود را درباره اینکه جنگ دیگری در راه است یا نه بیان کرده و می‌گوید: «البته شاید اشتباه کنم، ولی حس من این است که یک التهاب، یک اضطراب و یک بلاتکلیفی غیرمعمولی بیشتر از آن چیزی که باید باشد، به جامعه ما تزریق می‌شود و ما نباید اجازه دهیم این تزریق صورت بگیرد. این معنایش این نیست که مراقب نباشیم که جنگی صورت نگیرد، معنایش این نیست که احتیاط‌های لازم را انجام ندهیم.» عراقچی یک بار دیگر دیدگاه صفر و صد درباره مذاکره و جنگ را به نقد کشیده و می‌گوید: «بعضی‌ها در دیپلماسی و جنگ از این سوی بام می‌افتند، یعنی مذاکره را همیشه خوب می‌دانند و راه‌حل همه چیز می‌دانند و جنگ را همیشه بد می‌دانند. باز تکرار می‌کنم، آنجایی که باید بجنگی باید بجنگی و آنجا که نباید بجنگی نباید بجنگی. مذاکره هم همین‌طور است. الان این تصور که، چون احتمال جنگ وجود دارد، پس باید برویم مذاکره کنیم، جوابش این است که مگر مذاکره نمی‌کردیم که جنگ شد؟ پس مذاکره لزوماً جلوی جنگ را نمی‌گیرد. ما از همه جهت باید آماده باشیم. چیزی که جلوی جنگ را می‌گیرد، آمادگی برای جنگ است. اگر دشمنان شما احساس کنند که آمادگی جنگیدن ندارید، جنگ را بر شما تحمیل خواهند کرد. آمادگی برای جنگ همچنین نباید منجر به اضطراب برای جنگ، التهاب برای جنگ شود.» او ادامه می‌دهد: «ما برای مذاکره الان طرح داریم، ولی بدانیم که این معنایش این نیست که مذاکره جلوی جنگ را می‌تواند بگیرد. یک ماه، دو ماه از تجربه بسیار اخیرمان نگذشته است.»

ممکن است از NPT هم خارج شویم

عراقچی در بخشی از گفت‌وگوی خود به بمباران تأسیسات هسته‌ای ایران اشاره کرده که به گفته او در آژانس «هیچ سابقه‌ای وجود ندارد که با تأسیسات بمباران شده چگونه باید برخورد شود» و تأکید دارد که با توجه به این موضوع، «قانون مجلس الزاماتی دارد که دست ما را در برخی موارد بسته است.» وزیر خارجه معتقد است که «ما نمی‌توانیم همکاری با آژانس را به صورت کامل قطع کنیم. مثلاً حدود یک ماه یا یک ماه و نیم دیگر نوبت تعویض سوخت نیروگاه بوشهر است و این تعویض سوخت باید در حضور بازرسان آژانس صورت بگیرد.» او از همین‌جا پلی می‌زند به احتمال خروج ایران از ان‌پی‌تی و می‌گوید: «اگر روزی نظام تصمیم بگیرد از ان‌پی‌تی خارج شود، خب این کار را انجام خواهد داد. در حالی که فعلاً تصمیم داریم در ان‌پی‌تی بمانیم، من این را به عنوان مثال می‌زنم و تصور نشود که این بحث وجود دارد یا ندارد، بلکه ممکن است در آینده به نقطه‌ای برسیم که این بحث مطرح شود.» او به مذاکره با اروپاییان اشاره کرده و گفته که اروپاییان برای مذاکره «حتی بیش از ما به‌دنبال این موضوع هستند. در جلساتی که با طرف‌های اروپایی داشتیم، تأکید آنها نیز بر همین موضوع بوده است که باید ببینیم بر چه مبنایی می‌توانیم وارد مذاکره شویم.» او معتقد است که اگر اروپا از اسنپ‌بک استفاده کند «برای ما خسارت‌های سیاسی و راهبردی به‌دنبال خواهد داشت، اما این‌گونه نیست که پایان دیپلماسی یا پایان همه چیز باشد.» وزیر خارجه معتقد است که «فعال شدن اسنپ‌بک از نظر اقتصادی بیش از وضعیت موجود تأثیرگذار نخواهد بود.» او می‌گوید: «تأثیر اقتصادی آن بیش از وضعیت موجود نخواهد بود. تحریمی بیش از آنچه اکنون وجود دارد، وضع نخواهد شد. چون من مشاهده می‌کنم که بسیاری از مردم یا حتی برخی مسئولان تصور می‌کنند که اگر اسنپ‌بک فعال شود، تحریم‌ها بازمی‌گردند. سؤال من این است: کدام تحریم‌ها؟ تحریم‌های اقتصادی شورای امنیت در مقایسه با تحریم‌های یکجانبه فعلی امریکا به‌مراتب محدودتر هستند.» عراقچی توضیح داده است: «تأثیر اسنپ‌بک بیشتر روانی است تا واقعی. ما همین بحث را داشتیم؛ گفته شد که ممکن است برخی کشور‌ها بگویند به‌دلیل فعال شدن اسنپ‌بک، دیگر نفت نمی‌خریم. پاسخ ما این است که قطعنامه‌های شورای امنیت هیچ ارتباطی با نفت ما یا بانک‌های ما و بسیاری از دیگر حوزه‌های تحریم نداشتند. به همین دلیل بود که امریکا به سمت تحریم‌های یکجانبه رفت.» عراقچی در پاسخ به این سؤال که «چقدر به از سرگیری مذاکره با امریکا نزدیک شده‌ایم»، می‌گوید: «مذاکره با امریکا باید در زمان خودش انجام شود. هر مذاکره‌ای یک زمان خاص دارد که به آن «بلوغ مذاکراتی» می‌گویند و باید به آن بلوغ برسد تا انجام شود. از نظر من، ما هنوز به آن نقطه بلوغ نرسیده‌ایم که یک مذاکره مؤثر با امریکا صورت گیرد. به نظر من، امریکایی‌ها هنوز به نقطه‌ای نرسیده‌اند که وارد یک مذاکره برابر شوند.»

منبع: روزنامه جوان

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید