امروز در تاریخ: ورود ديپلماتهاي انگلستان به تهران

کد خبر: 39982

اشل تازه دريافتي ماهانه قضات ايران در اين روز در سال 1331 از سوي دولت وقت اعلام شد . طبق اين اشل،دريافتي ماهانه دارنده پايه يك قضايي ( ليسانس از دانشكده حقوق با يك تا سه سابقه كار) 300 تومان و دارنده پايه 11 قضايي ( بالاترين پايه با تجربه حداكثر 35 سال) يك هزار و 650 تومان. توقف در پايه هاي يك تا 5 سه سال و پس از آن تا پايه 11 چهار سال بود.

عصيان سراسري هواداران بابك خرمدين در سال 842 ميلادي هواداران «بابك خرم دين» و پيروان عقايد اجتماعي ـ اقتصادي او از دهه سوم نوامبر 842 ميلادي (آذر ماه221 خورشيدي) درآذربايجان، اصفهان، فارس و كرمان بر ضد حكومت خليفه عباسي دست به يك عصيان گسترده زدند كه به نوشته مورخان، در بيدار كردن ايرانيان موثر واقع شد. اين شورش پنج سال پس از قتل فجيع بابك به دست المعتصم (خليفه وقت) كه در سامرا صورت گرفته بود، روي داده بود. المعتصم مازيار و افشين دو سردار ايراني ديگر را هم كه در دست او گرفتار بودند، متعاقب قتل بابك كشته بود. معتصم به افشين هم كه با از در مسالمت وارد شده بود رحم نكرده بود. واژه يابي پارسي - واژه «آذر» به گزارش نشريات وقت، ادبيان و زبان شناسان كشور كه سرگرم يافتن واژه هاي پارسي و ريشه آنها براي قرار دادن در جاي واژه هاي خارجي بودند درجلسه دوم آذر 1313 چند واژه ديگر را ريشه يابي كردند از جمله واژه «آذر» به معناي آتش و گفته بودند كه « آدر» تلفظ مي شده و هنوز در روستاهاي كرمان و سيستان (ايران و افغانستان امروز ) به بوته هاي مورد استفاده براي گيراندن آتش «آدورAdoor» مي گويند كه با آذر از يك ريشه اند. دريافتي قاضي در پايه هاي يك تا پنج هر ماه 300 تومان اشل تازه دريافتي ماهانه قضات ايران در اين روز در سال 1331 از سوي دولت وقت اعلام شد . طبق اين اشل،دريافتي ماهانه دارنده پايه يك قضايي ( ليسانس از دانشكده حقوق با يك تا سه سابقه كار) 300 تومان و دارنده پايه 11 قضايي ( بالاترين پايه با تجربه حداكثر 35 سال) يك هزار و 650 تومان. توقف در پايه هاي يك تا 5 سه سال و پس از آن تا پايه 11 چهار سال بود. ورود ديپلماتهاي انگلستان به تهران خشم ايرانيان برانگيخت و ... سوم آذر 1332 (24 نوامبر 1953) سه ماه و شش روز پس از براندازي 28 مرداد، «دنيس رايت» ديپلمات انگليسي براي باز گشودن سفارت اين كشور در تهران با 14 ديپلمات و كارمند وارد پايتخت ميهن ما شد و يازده روز بعد اعلاميه دو دولت مبني بر تجديد مناسبات سياسي انتشار يافت و همان روز ژنرال زاهدي، اصطلاحا نخست وزير دولت كودتا، در يك نطق راديويي تجديد مناسبات ايران و انگلستان را امري ضروري و لازم! اعلام كرد. اين، درحالي بود كه محاكمه دكتر مصدق در محكمه نظامي تهران ادامه داشت و همچنين اعلام شده بود كه 18 آذر ريچارد نيكسون معاون آيزنهاور رئيس جمهوري آمريكا براي مذاكره با شاه به تهران خواهد آمد. اين اخبار و به ويژه ورود هيات ديپلماتيك انگلستان به تهران خشم مردم را برانگيخته بود كه نطق زاهدي آن را به اوج خود رسانيد. آيت الله كاشاني نيز در همين روز تجديد مناسبات با انگلستان را يك ننگ تاريخي خواند و چنين روزي را روز عزاي ملي اعلام كرد. دانشجويان دانشگاه تهران كه از نكات تلخ روابط با انگلستان در طول 150 سال گذشته آگاه بودند به ورود ديپلماتهاي انگليسي و تجديد مناسبات اعتراض كردند و چون صداي اعتراضشان شنيده نشد 16 آذر ماه كلاسهاي درس را تعطيل و در دانشكده فني اجتماع كردند كه دولت وقت به دانشگاه سرباز فرستاد و اين نظاميان از داخل و خارج دانشگاه دانشجويان و ساختمان دانشكده فني را به گلوله بستند كه ضمن آن سه دانشجو كشته و شماري مجروح و گروهي هم دستگير و بازداشت شدند. دولت وقت سپس براي جلوگيري از طغيان عمومي مردم به خاطر اين كشتار، روزنامه هايي را در اين زمينه مطالبي نوشته بودند توقيف و نسخه هاي چاپ شده انها را جمع آوري كرد. روابط انگلستان با ايران پرونده اي سياه دارد؛ از دلالي در قراردادهاي پايان جنگهاي ايران و روسيه به سود روسيه تا مجبور كردن ايران به دست كشيدن از مناطق شرقي خود به ويژه شهر تاريخي هرات، از تصرف جزاير ايراني خليج فارس و سپس بذل و بخشش كردن آنها به اين و آن تا گرفتن امتيازات متعدد از جمله نفت، ازتشويق غير مستقيم ايرانيان به اعتياد و كشت ترياك تا بردن و آوردن دولتها در ايران، از تقسيم ايران ميان خود و روسيه تا قرار داد 1919(وثوق الدوله) و سپس اشغال نظامي ايران در جريان جنگ دوم و ترتيب دادن كودتاي 28 مرداد برضد دكتر مصدق و پيش از آن تحريم اقتصادي دولت وي و جلوگيري از صدور نفت و هزاران مداخله ديگر. گمان نمي رود كه توطئه هاي لندن برضد ايرانيان به پايان رسيده باشد. زادروز «باروخ اسپينوزا» پدر ليبرال دمكراسي (دمكراسي غرب) بيست و چهارم نوامبر زاد روز باروخ اسپينوزا (Baruch Espinoza) فيلسوف هلندي است كه در سال 1632 به دنيا آمد و بسال 1677 از بيماري سل درگذشت. خانواده او از يهوديان اسپانيا ــ پرتغال بودند كه از آنجا اخراج و ساكن هلند شده بودند. اسپينوزا به دليل داشتن تفكر مستقل، در سال 1656 از سلك يهوديان اخراج شده بود. تاريخ فلسفه و علوم سياسي از اسپينوزا به عنوان پدر ليبرال دمكراسي (اصطلاحا دمكراسي غرب) نام مي برد. او مي گويد كه انسان اگر از چارچوب نظم ملكوتي بيرون نرود آزاد است. وي انسان را سزاوار آزاد بودن، آزاد انديشيدن و آزادانه ابراز عقيده كردن مي داند كه نبايد اين آزادي ها به هيچوجه محدود شوند. اسپينوزا تكامل انسان را در آزادي او مي بيند. وي شديدا با زندگي كردن انسان در سايه ترس مخالف است و ارعاب دولتي را بزرگترين دستگاه توليد ترس خوانده است. اسپينوزا كه از فلاسفه رشناليست بشمار مي رود مي گويد كه رشد يك جامعه و به كمال رسيدن آن و تامين آزاديهاي فرد و محافظت از انسان در برابر ترس و ارعاب و تامين رفاه و رعايت حقوق او نسبت مستقيم با كيفيت مديران آن جامعه دارد. وي در عين حال در يك جامعه، دولت را مقدم بر كليسا مي داند. مفسران نظرات اسپينوزا مي گويند كه از ديد وي ، امر «انتخاب كردن» يك مسئوليت اجتماعي بزرگ است و بر اين پايه به مردم تاكيد مي كنند كه اگر هنگام انتخاب نماينده و مدير چشم و گوش خود را باز نكنند و انتخابشان دقيق نباشد كل جامعه آسيب خواهد ديد و بايد پاسخگو و احيانا آماده پرداخت بهاي اشتباه خود باشند. پژوهشگري كه خوردن خوراك مديترانه اي از جمله روغن زيتون را توصيه كرد پروفسور «آنسل كيز Ancel Keys » استاد دانشگاه مينه سوتا كه صد سال عمر و تا نود و هفت سالگي تدريس كرد و كتاب نوشت 20 نوامبر 2004 درگذشت. وي در طول عمر پژوهشهاي فيزيولوژيك متعدد انجام داد. دكتر كيز با توجه به پايين بودن در صد بيماري هاي قلب و عروق در كشورهاي منطقه مديترانه و ژاپن ثابت كرد كه مصرف روغن زيتون و خوردن ميوه ، سبزي ، ماهي، نان خالص و 8 تا 9 ساعت خواب خوب و عادت به پياده رفتن و فرار از استرس باعث مي شود كه يك فرد، كمتر دچار بيماريهاي قلبي و عروق شود و عمري طولاني داشته باشد. وي همچنين خواص متعدد حبوب را كشف و توصيه كرد كه در مواردي جايگزين گوشت شوند. دكتر كيز در پژوهشي ديگر تاثير گرسنگي بر جسم و مغز را كشف كرد. وي كه دهها سال « بهداشت عمومي » تدريس مي كرد و رئيس آزمايشگاه تحقيقات بهداشتي مينه سوتا بود اصرار فراوان داشت كه افراد در مصرف چربي حيواني امساك كنند و اعلام كرد مرگهاي زودرس فنلاندي ها در اين است كه بيش از حد كره و پنير چرب مي خورند و بيماري هاي قلبي و عروق ميان آنان بيش از ملل ديگر است. فنلانديها كره را بر پنير اضافه مي كنند و مي خورند. كشف ديگر دكتر آنسل يافتن رابطه «خوب باقي ماندن» با خوب (درست) خوردن و خوب خوابيدن و ناراحتي خيال نداشتن ( روش زندگاني ) بود. وي رابطه مستقيم طول عمر با انتخاب شغل مورد علاقه و متناسب با استعداد و همسر متناسب را هم كشف كرد، و ترافيك بد و مشكلات در شهرهاي بزرگ و كشورهاي صنعتي را هم از عوامل چند نوع بيماري صعب العلاج و كوتاهي عمر اعلام داشت. دكتر آنسل كه چندين كتاب بهداشتي نوشته است يك فيزيولوژلست بود. معماي كناره گيري يك روزنامه نگار تلويزيوني آمريكا 24 نوامبر2004 اعلام كناره گيري «دن راذرDan Rather» روزنامه نگار برادكستينگ معروف آمريكا از اجراي اخبار شبكه تلويزيوني سي بي اس، در ميان جامعه روزنامه نگاران تعجب فراوان ايجاد كرده بود. وي كه 24 سال اين سمت را برعهده داشته دو ماه پس از پخش گزارشي كه نشان مي داد جورج بوش در اوايل دهه 1970 با هدف گريز از جنگ ويتنام، با توصيه بازي پدرش، در گارد ملي تگزاس ثبت نام كرده بود اعلام كناره گيري كرد. حزب جمهوريخواه آمريكا و سخنگوي كاخ سفيد اين گزارش مصور را ضربه اي تعمدي به بوش كه سرگرم مبارزات انتخاباتي بود تلقي كرده بودند. طبق معمول، يك هيات بي طرف حرفه اي از سوي فدراسيون اتحاديه هاي روزنامه نگاران آمريكا مامور رسيدگي به اين قضيه شده بود كه «راذر» ترجيح داد كناره گيري خود را اعلام دارد. وي گفته است كه به كار روزنامه نگاري اينوستيگيتيو ادامه خواهد داد، ولي گمان نمي رود كه تا پايان دوره جاري حكومت بوش كار موثر و چشمگيري انجام دهد. در همان زمان هم مقاله نگاران روزنامه هاي آمريكا عموما نوشته بودند كه از زمان پيروز شدن جورج بوش در انتخابات دوم نوامبر2004، كناره گيري «دن راذر» دست كم در طول زمامداري وي قابل پيش بيني بود. اين مقاله نگاران «دن راذر» متولد 1931 را يك روزنامه نگار كه به اصول ژورناليسم وفاداري كامل دارد و از حقيقت نگاري و رعايت بي طرفي و انصاف عدول نمي كند توصيف كرده و تنها عيب او را احساساتي بودنش در امور ديگر (خارج از كار حرفه اي) ذكر كرده بودند. «راذر» سالها قبل گفته بود كه از اجراي برنامه اخبار از 9 مارس 2006 كه پايان ربع قرن حضور در اين سمت خواهد بود كناره گيري خواهد كرد كه اين تصميم را، و به احتمال زياد تحت فشار كاخ سفيد تغيير داد و يك سال جلو انداخت. با كنار رفتن «دن راذر» از رياست ميز خبر، شبكه سي بي اس بينندگان روشنفكر و طبقه متوسط خود را از دست داده و از ميزان آگهي هايش كاسته شده است. آمريكاييان بيش از ملل ديگر نسبت به روزنامه نگار حساسيت نشان مي دهند و اگر برايشان ثابت شود كه كناره گيري و يا بركناري يك روزنامه نگار بر اثر فشار بوده و يا منصفانه نبوده و دليل حرفه اي نداشته، خشمگين مي شوند و قيد آن رسانه را مي زنند و با اين عمل آن را به شكست مي كشانند. «دن راذر» در 22 نوامبر 1963 (42 سال پيش) با پخش مستقيم خبر قتل جان اف كندي از دالاس كه خود شاهد آن بود و دو روز بعد قتل قاتل او «لي هاروي اسوالد» در ساختمان پليس توسط «جك روبي» به شهرت رسيد. مشاجره او با ريچارد نيكسون بر سر ماجراي «واتر گيت» كه دمكراسي آمريكا را در افكار عمومي جهان زير سئوال برده بود و برخورد شديد او با جورج بوش پدر بر اين شهرت افزوده بود. وي جورج بوش (پدر) را متهم كرده بود كه آمريكا را در چشم جهانيان به صورت دولتي «دو رو» نشان داده و احترام آن را پايين آورده است. ولاديمير پوتين رئيس جمهوري روسيه در مصاحبه اي از كناره گيري «دن راذر» تحت فشار دولت، از مقامات آمريكايي علنا انتقاد كرد. به همين گونه بسياري از انجمن جهاني و روزنامه نگاران بزرگ. مشوق روزنامه هاي تك موضوعي ـ نقص قانون مطبوعات ما 20 نوامبر 2004 «پيتر كاكس Peter W. COX » روزنامه نگار آمريكايي پس از دهها سال تلاش براي قبولاندن نظر خود كه برخي روزنامه ها بايد تك موضوعي شوند تا مردم تكليف خود را بدانند در 67 سالگي درگذشت. 20 نوامبر 2004 «پيتر كاكس» روزنامه نگار آمريكايي پس از دهها سال تلاش براي قبولاندن نظر خود كه برخي روزنامه ها بايد تك موضوعي شوند تا مردم تكليف خود را بدانند در 67 سالگي درگذشت. كاكس كه قبلا سردبير يك روزنامه بزرگ بود به اين نتيجه رسيده بود كه روزنامه هاي تك موضوعي (تخصصي) بهتر مي توانند در رشته خود به جامعه خدمت كنند، مثلا روزنامه هاي ورزشي به ورزش، روزنامه هاي آموزش و پرورشي به بهبود كيفيت مدارس و روزنامه هاي پزشكي به پيشبرد اين علم و آشنا كردن مردم با علائم امراض و پيشگيري از ابتلاء به بيماري، و مخاطبان ضمن خريد يك روزنامه عمومي (حرفه اي ـ جامع)، برحسب علاقه به موضوع خاص، روزنامه و يا نشريات مربوط را هم خريداري خواهند كرد كه وسيعا درباره يك موضوع مطلب مي نويسند. كاكس مي گفت كه روزنامه هاي تك موضوعي هم حق دارند مطالب ديگر را بنويسند، اما به اختصار. وي اعانات دولت و موسسات ديگر را تنها حق نشريات تخصصي و داراي موضوعهاي محدود و مشخص مي دانست كه كمك به آموزش عمومي و رفع نياز اعضاي جامعه مي كنند. كاكس در اجراي نظر خود از سردبيري روزنامه عمومي دست كشيد و يك روزنامه مختص به اخبار و مطالب محيط زيست تاسيس كرد. روزنامه او، «مين تايمز»، از سال 1978 منتشر شد و داراي مطالب فراوان در باره زندگي در محيط زيست از خانه و غذا تا آب و دارو و رانندگي و ... بوده است. نظريه كاكس در وطن ما تا حدي زياد به اثبات رسيده است. «همشهري» متعلق به شهرداري تهران يك روزنامه تخصصي و محلي است (نمي تواند سياسي نگاري كند) و با اين وجود، از نظر تيراژ در صدر روزنامه هاي ديگر قراردارد. در وطن ما، حسين انتظامي (مديركل اسبق مطبوعات داخلي، نماينده انتخابي مديران جرايد در هيات نظارت و مدير روزنامه همشهري) سالهاست كه تلاش مي كند متقاضيان نشريات، داشتن نشريه تخصصي را كه كمك بزرگي به ارتقاء معلومات عمومي است مد نظر بگيرند، ولي محصول اين تلاش تاكنون جزيي و محدود بوده است. در اين زمينه عيب از قانون مطبوعات است كه انواع نشريات تعريف نكرده است (نه از مجريان). روزنامه ارگان حزب، يك نشريه تخصصي است ولي مي بينيم كه در كشور ما، روزنامه هاي حزبي درست بمانند يك روزنامه حرفه اي و جامع عمل مي كنند، هرگونه مطلبي را مي نويسند ازجمله مطالب خانواده و كودك، سينما و تئاتر و جدول برنامه هاي تلويزيوني و .... چرا چنين است؟. براي اين كه قانون مطبوعات روزنامه حزب را تعريف نكرده است. اگر در سراسر جهان بگرديد، يك روزنامه حزبي بمانند روزنامه هاي حزبي ما نخواهيد يافت كه هر مطلبي را بنويسند. جاي هر مطلب در اين روزنامه ها نيست. اين روزنامه ها سخنگو و مبلغ حزب خود هستند و اشتباهات دولت (هر سه قوه، به علاوه قوه چهارم كه مطبوعاتند) را بايد بنويسند و تذكر دهند. در قانون مطبوعات جديد (جاري ـ مصوب 1364) همانند قوانين قديمي تر از جمله قانون مصوب سال 1334 از مطالب روزنامه ها به اجتماعي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي و ... ياد كرده است. اين تعاريف خيلي قديمي شده است. امروز، وقتي صحبت از «اجتماعي» مي شود يعني آنچه كه مربوط به زندگاني افراد جامعه است كه اخبار (نظر و رويداد) از همه رقم ازجمله سياسي (حكومتي) در دل آن است، پس بايد عبارت «اجتماعي نويسي» را در اين قانون دقيقا روشن ساخت. يك مورد ديگر، مطالب «فرهنگي»: اطلاع رساني و نشر انواع خبر از جمله اخبار و تفسيرهاي سياسي و اقتصادي در اين طبقه قرار مي گيرند. بنابراين، تا اين قانون توسط اصحاب حرفه و استادان مربوط تكميل نشود، تلاش حسين انتظامي و ديگران براي اصلاح مطبوعات ما به جايي نخواهد رسيد. اين قانون بايد شرايط متقاضي را هم تكميل كند. داشتن مدرك ليسانس و نداشتن پيشينه بد كافي نيست، براي انتشار نشريه عمومي و حرفه اي (نه تخصصي و حزبي) تجربه لازم است و در اختيار داشتن همكار باتجربه و سرمايه معين. روزي كه تاسمان هلندي به جنوب استراليا رسيد بيست و چهارم نوامبر سال 1642 (363 سال پيش در روزي چون امروز) «آبل تاسمانAbel Tasman» دريانورد هلندي و مامور كمپاني هند شرقي هلند (اندونزي امروز) در منتها اليه استراليا به جزيره اي رسيد كه امروز به نام وي «تاسمانيا» خوانده مي شود. تا آن زمان پاي هيچ اروپايي به اين جزيره نرسيده بود و اروپاييان تا به اين حد به قطب جنوب نزديك نشده بودند. هلندي ها قبلا غرب استراليا را ديدن كرده بودند و آن را قاره جنوبي خوانده بودند و با اعزام تاسمان در نظر داشتند كه سواحل ديگر و ابعاد كل استراليا را به دست آورند و آن را به نام «هلند نو» مستعمره خود سازند كه بعدا با رقباي فرانسوي و انگليسي رو به رو شدند و فاتح نهايي اين منطقه بزرگ، انگليسي ها بودند كه با فرستادند زندانيان و زنان خودفروش لندن، آنجا را به كلني تبديل كردند و با نابود ساختن بيشتر بوميان، خود را از شر آنان رهانيدند!، همان كاري را كه در قاره آمريكا مرتكب شده بودند. تاسمان سپس در جهت شرق به دريا نوردي ادامه داد و به نيوزيلند رسيد. اين نام را هم وي بر جزاير مائوري ها گذارده كه باقي مانده است( زيلند منطقه اي در هلند است). در نيوزيلند، مائوري ها چهار تن از ملوانان تاسمان را كشتند كه وي سريعا اين جزاير را ترك كرد و با مشخص ساختن محل جزيره فيجي، از منطقه شمال استراليا به جاكارتاي امروز بازگشت و نقشه تقريبي استراليا را ترسيم كرد. امپراتوري ژاپن در نيمه اول قرن بيستم در صدد اخراج مهاجران اروپايي و استعمار غرب از منطقه اقيانوس آرام و نزديكي هاي آسيا برآمد كه موفق نشد. اينك ترس غرب از اين است كه در آينده، چين همين فكر را از راههاي ديگر عملي سازد. با قتل قاتل «جان اف كندي» معما پيچيده تر شد! 24 نوامبر 1963 و دو روز پس از قتل «جان اف كندي» رئيس جمهور وقت آمريكا در شهر دالاس تكزاس، قاتل او Lee Harvey Oswaldدر طبقه زيرين ساختمان پليس اين شهر بزرگ در حالي كه دستش به دست جيم ليويل كارآگاه پليس (عكس بالا با كلاه تكزاسي) دستبند شده بود و در حال انتقال به زندان عمومي شهر بود، به گونه اي كه در عكس ديده مي شود هدف گلوله قرار گرفت و كشته شد. قاتل او «جك روبيJack Ruby » صاحب يك بار شبانه بود كه هماندم دستگير شد. جك روبي قبلا در شيكاگو با «ال كاپون» گانگستر معروف (يكي از سران مافياي آمريكا) كار مي كرد كه بعدا به دالاس نقل مكان كرده و بار شبانه تاسيس كرده بود. با وجود اين، وي درگير مافيابازي و فعاليت هاي زير زميني بود و شهرت داشت كه با برخي از مقامات پليس نيز رفت و آمد دارد. والدين جک روبي که نام اصلي اش Jacob Leon Rubenstein بوده است از مهاجران يهودي بودند كه از لهستان به آمريكا آمده بودند. جريان قتل اسوالد مستقيما از شبكه تلويزيوني پخش شد و ميليونها آمريكايي اين رويداد را به چشم خود ديدند. اسوالدLee Harvey Oswald كه 22 نوامبر از داخل ساختمان يك مدرسه دولتي با شليك گلوله جان اف كندي را كشته بود كه با اتومبيل روباز از خيابانهاي شهر مي گذشت، پس از بازجويي مقدماتي قرار بود به زندان مركزي شهر منتقل شود تا تحقيقات قضايي ادامه يابد. جيم ليويل كارآگاه پليس به «فريتز» رئيس پليس گفته بود كه خبرنگاران را از جريان انتقال اسوالد آگاه نكند زيرا كه ممكن است در ميان آنان، فردي مخفي شود و اسوالد را بكشد كه فريتز موافقت نكرده بود و گفته بود علاوه براين كه به رسانه ها قول عكس گرفتن از اسوالد را داده است، قانونا هم نمي تواند مانع آزادي عمل روزنامه نگاران شود. ليويل كه با مخالفت رئيس پليس رو به رو شده بود دست خود را به دست اسوالد دستبند زد و او را از آسانسور پايين برد. دهها خبرنگار، عكاس و فيلمبرداران شبكه هاي تلويزيوني و دستگاههاي پخش مستقيم در قسمت تحتاني ساختمان حاضر بودند، ولي رئيس پليس نمي دانست كه شبكه هاي تلويزيوني به مخاطبان خود وعده پخش مستقيم داده بودند. در خارج از آسانسور و در چند قدمي اتومبيلي كه آماده انتقال اسوالد به زندان بود، ناگهان جك روبي كه در ميان خبرنگاران بود تپانچه خود را بيرون كشيد و اسوالد را كشت و با اين عمل، اسرار قتل كندي كه مي خواست با شوروي سازش كامل كند و تلاش كند تا در جهان يك خلع سلاح انجام شود و دست كارخانه هاي اسلحه سازي از سياست كوتاه و دمكراسي در سراسر جهان گسترش يابد به صورت يك معماي تاريخي در پرده ابهام باقي ماند. جك روبي كه بعدا محاكمه شد گفته بود اسوالد را كشت تا به دنيا نشان دهد يهوديان ترسو نيستند! و به علاوه ژاكلين همسر كندي را از اندوه خارج سازد! و لكه ننگ را از شهر دالاس پاك كند!، كه مفسران اين بيانات را « ساختگي و مسخره» تعبير كرده بودند. روبي در آستانه تجديد محاكمه درگذشت و علت مرگ او كه در دهه پنجم عمر خود بود ذات الريه! اعلام شده بود. با اين كه تا كنون سه سه دسته و از جمله «كميسيون وارن» به معماي قتل كندي رسيدگي كرده اند هنوز اين معماي بزرگ قرن بيستم حل نشده است، مخصوصا كه بعدا هم رابرت برادر جان اف كندي در جريان مبارزات انتخاباتي آمريكا در لس آنجلس كشته شد. نمونه يك ازدواج سياسي «تاريخ»در 24 نوامبر سال 1615 رويداد يك ازدواج سياسي را ثبت كرده است كه نظاير بسيار داشته، اما اين ازدواج ميان دو 14كودك ساله صورت گرفت. سياستمدران فرانسوي مصلحت كشورشان را در آن ديده بودند كه شاه 14 ساله فرانسه ــ لوئي 13 ــ با شاهزاده خانم اتريشي «آن» 14 ساله دختر امپراتور اتريش ازدواج كند تا از آن پس نه تنها اتريش خطري براي فرانسه نداشته باشد بلكه تا به سن رشد رسيدن پادشاه در قبال خطر ديگران از داماد خود دفاع كند و فرزندي كه از اين قرابت حاصل خواهد شد از خانواده امپراتوري اتريش هم به شمار خواهد رفت و اتحاد دو كشور ادامه خواهد داشت. در آن روز پس از برگزاري مراسم مذهبي و تشريفات رسمي نكاح، داماد كه كودكي بيش نبود حاضر به رفتن به حجله نمي شد. سرانجام مادر او بازور پسرش را به حجله برد و در را از پشت قفل كرد و معلم ويژه اورا كه قبلا موضوع ازدواج و زناشويي را به پادشاه تعليم نداده بود به گوشه اي كشيد و كتك زد و بركنار كرد!. ... و به اين سان مردي که در انحلال بلوک شرق و شوروي نقش اساسي ، و در غرب بيش از وطن خود دوستدار داشت مجبور به کناره گيري شد شواردنادزه از پارلمان به حالت فرار خارج مي شود «ادوارد شواردنادزه» رئيس جمهوري گرجستان كه در اروپا و آمريكا بيش از كشور خود داراي هوادار است و غرب كمك او به انحلال بلوك شرق و در نتيجه شوروي و پايان جنگ سرد را فراموش نخواهد كرد 23 نوامبر2003 به طور غير منتظره از آن سمت كناره گيري كرد. شواردنادزه سالها وزير امور خارجه گورباچف و مدت كوتاهي هم همكار يلتسين بود كه آن دو تن نيز بي مقام و گوشه گير شده اند. در برابر، گروهي هم هستند كه در انتظار محاكمه و مجازات هر سه آنان نشسته اند كه با نيرنگ و از راه فرصت طلبي وارد حزب كمونيست شدند و از طريق آن به رهبري راه يافتند و سپس آن را منحل ساختند. در پي اعلام كناره گيري شواردنادزه ، بيش از پنجاه هزار گرجي در شهر تفليس به خيابانها ريختند و بدون اين كه مطمئن باشند كه جانشين او « بهتر » خواهد بود به پايكوبي و آتشبازي پرداختند. شواردنادزه شنبه شب از دست مردم معترض به جريان انتخابات اوايل نوامبر گرجستان كه به ساختمان پارلمان حمله برده بودند از اين ساختمان به حومه شهر گريخته بود و وضعيت فوق العاده اعلام كرده بود. معترضان پس از فرار او از ساختمان پارلمان ، به تظاهرات خياباني ادامه دادند و خواستار كناره گيري فوري او و تجديد انتخابات شدند. شواردنادزه از ساختمان دولتي حومه شهر تلفني با پوتين رئيس جمهوري روسيه و نيز پاول وزير امور خارجه آمريكا گفتگو كرد . وي در طول اعتراض به جريان انتخابات كه نزديك به دو هفته طول كشيد چند بار با اين دو تن تلفني صحبت كرده بود. پوتين در پي آخرين مكالمه، ايوانف وزير امور خارجه روسيه را روانه تفليس كرد. شواردنادزه كه با اين مكالمات ضعف ، و از دست دادن تكيه گاه مردمي خود را نشان داده بود هنگامي كه ديد ارتش از او در سركوب مخالفان فرمان نخواهد برد؛ از دست وزير امورخارجه روسيه كه به تفليس آمده بود براي ميانجيگري كاري بر نمي آيد و رهبر مخالفان به او اخطار كرده است كه اگر كناره گيري نكند ، به اقامتگاهش حمله خواهد شد از تلويزيون اعلام داشت كه ديگر رئيس جمهوري نيست. با كناره گيري شواردنازه 75 ساله كه ده سال رئيس جمهوري گرجستان بود بانو « نينو بوردژاندزه » رئيس پارلمان موقتا برجاي او نشست تا ظرف 45 روز انتخابات برگذار شود. اهميت گرجستان براي غرب قرار داشتن بر سر راه لوله نفت آذربايجان و قرار داشتنش در كنار درياي سياه است. شواردنادزه از جواني وارد حزب كمونيست شده بود كه در آن زمان تنها راه رسيدن به مقام و قدرت بود. وي در 1972 دبير اول حزب كمونيست گرجستان شد . سپس به عضويت دفتر سياسي حزب كمونيست شوروي تعيين شد و مدتي وزير داخله روسيه بود . درسال 1985 گورباچف وي را وزير امور خارجه خود كرد كه تا اواخر كار در اين سمت بود و سپس به يلتسين پيوست. شواردنازه در پي كودتاي 1992 گرجستان به رياست جمهوري اين كشور كه اينك دچار بيكاري و فقر و فساد است انتخاب گرديد. شواردنازه در انحلال ـ آسانتر از نوشيدن آب ـ بلوك شرق و شوروي و برهم زدن نظم جهان دوقطبي نقشي بزرگ داشت. پس از گرجستان ، تظاهرات مشابه در ليتواني در پي گرجستان ، 23 نوامبر 2003 در ليتواني يكي ديگر از 15 عضو سابق اتحاد جماهير شوروي بر ضد « پاكساس » رئيس جمهوري اين كشور تظاهرات مشابهي صورت گرفت و تظاهركنندگان پاكساس را متهم به رابطه با يك بازرگان مرتبط با مافيا كردند و خواستند كه كناره گيري كند . در باره گرجستان رسانه هاي آمريكا فاش كرده اند كه اين كشور پنج ميليوني در ده سال گذشته نزديك به يك ميليارد دلار كمك از آمريكا گرفته تا سياست نزديك بودن به آمريكا را از دست ندهد، ولي بعضي از مقامات گرجي از اين پول سوء استفاده كرده و در حالي كه آنان بر مرسدس سوار مي شوند درآمد متوسط گرجي ها از 50 دلار در ماه تجاوز نمي كند و بازنشستگان هرماه تنها معادل هفت دلار آمريكايي مستمري دريافت مي دارند. جنگ سرد تازه از اوكراين آغاز شد پس از سه روز كه حمله رسانه هاي غرب به انتخابات اوكراين و تحريك اوكرايني هاي هوادار غرب به ادامه اعتراض و تظاهرات ادامه داشت، 24 نوامبر 2004 ولاديمير پوتين رئيس جمهور روسيه و الكساندر لوكاشنكو رئيس جمهور بلاروس و برخي از مقامات قزاقستان دست به ضد حمله شديد زدند. پوتين ديروز در پرتغال در واكنش خود گفت : ما مدرس دمكراسي نمي خواهيم. انتقاد غرب از انتخابات ما بوي سلطه گري مي دهد و براي ما قابل قبول نيست. ما زير بار تحميلات كسي نمي رويم. سخنگوي كاخ كرملين در اين زمينه گفت كه انتخابات اوكراين باز، روشن و صادقانه بود. لوكاشنكو هم در مينسك گفت: ما نمي خواهيم كه غرب ارزشهاي خود را به ما تحميل كند. سران روسيه و بلاروس هر دو پيروزي يانوكوويچ را در انتخابات اوكراين به او تبريك گفته اند. از سوي ديگر، رئيس پارلمان اوكراين خطاب به « لوگار » سناتور جمهوريخواه آمريكايي كه براي اعتراض به چگونگي انتخابات به « كي اف » رفته است گفت: انتخابات ما دمكراتيك و به مراتب دقيقتر از انتخابات شما بود. ما كه به كشور شما نيامده بوديم تا وكيل آمريكاييان شويم و اعتراض كنيم . روزنامه ها عموما در تفسيرهاي خود نوشته اند : ماه عسل 13 ساله پايان يافته و جنگ سرد شرق و غرب از اوكراين شروع شده و اين سرزمين امپراتوري سابق روسيه ميدان اين نبرد است. پوتين منتظر آغاز اين جنگ از سوي غرب بود كه اين فرصت را به دست آورد. اگر هم بعدا مصالحه اي صورت گيرد مناسبات شرق اروپا با اروپاي غربي و غرب بمانند 13 سال گذشته نخواهد بود و با يكديگر با زباني تند و تيز سخن خواهند گفت. اعتراض شديد غرب به چگونگي برگزاري انتخابات اوكراين و تحريك جماعتي از مردم اين كشور به تظاهرات سبب تسريع در تحكيم اتحاد چهار كشور روسيه، اوكراين، بلاروس و قزاقستان و احياء امپراتوري روسيه به صورتي ديگر خواهد شد و واضح است كه پس از آن يارگيري و ادعاي سهم خواهي خواهد كرد. انتخابات اوكراين و اعتراض غرب به آن نقطه بازگشت بود كه فصل تازه اي را در تاريخ باز كرده است. جهان سوم از برهم خوردن مناسبات روسيه با غرب ابراز خرسندي غير مستقيم كرده و اين موضوع از مقالات مطبوعات اين ملل و ترتيب عرضه خبرهاي آن به چشم مي خورد. روزنامه هاي ملل جهان سوم نوشته اند كه از دير باز انتظار آغاز معارضه اي تازه شبيه جنگ سرد سالهاي 1945 ـ 1991 را داشتند. اصحاب نظر گفته اند كه با اعتراضات روسها و غربي ها به يكديگر، صداي پاي تقسيم بندي ديگري در جهان مي آيد:اروپاي شرقي ـ اروپاي غربي و آمريكا. پس از برخورد كوتاه طرفين برسر بمباران يوگوسلاوي اين بزرگترين معارضه شرق و غرب است كه آغاز شده و كشورهاي ديگر كه ميدان را براي نفس كشيدن باز مي بينند در خفا سرگرم تشويق روسيه به ادامه معارضه هستند زيرا كه جهان، مخصوصا در چهار سال گذشته از يك قطبي بودن رنج فراوان برده است. اين اصحاب نظر گفته اند كه تقسيم بندي جهان اجتناب نا پذير است. جهان در سه روز منتهي به 24 نوامبر شاهد بزرگترين تعرض رسانه اي غرب بر ضد پيروزي « يانوكوويچ » در انتخابات اوكراين بود كه پس از جنگ سرد سابقه نداشت. در انتخابات يكشنبه 21 نوامبر در اوكراين، « يانوكوويچ » كه از هواداران اتحاد تنگ تر با روسيه و بلاروس است 49 و 42 صدم درصد آراء را به دست آورد، حال آن كه رقيب هوادار غرب او 46 و هفت دهم درصد را. در پي اين پيروزي، رسانه هاي غرب در قالب خبر و مصاحبه فرياد برآوردند كه اين انتخابات مطابق استاندارد بين المللي! نبوده است و در جريان آن اعمال نفوذ شده و .... اين رسانه ها اخبار خود را عمدتا از قول چند سازمان اروپايي و به علاوه ناظران « ناتو ! » تنظيم كرده بودند. رسانه هاي غرب تظاهرات شهر « كي اف » را با آن چه كه سال گذشته در همين تاريخ در تفليس روي داد و منجر به كناره گيري شواردنادزه شد مقايسه كرده ، مشابه دانسته و پيش بيني تشديد آن را در روزهاي آينده كرده بودند. رسانه هاي طرف ديگر در پاسخ گفته بودند كه در هر انتخابات ما از جمله انتخابات اخير روسيه، قزاقستان و ... غرب فرياد برآورده كه مطابق استاندارد نبوده است و ...و استاندارد انتخابات هر كشور بر پايه قانون آن كشور است و قوانين ممالك در همه زمينه ها با هم فرق دارد. اخراج مسافري ديگر از آسمان آمريكا 22 نوامبر 2004 يك هواپيماي مسافربر ديگر با 263 مسافر از مسيرش در آسمان آمريكا باز گردانده شد تا يك مسافر خود را كه نام او در فهرست «ممنوع پرواز ها» بود اخراج شود. هواپيما متعلق به ارفرانس بود كه از پاريس عازم شهر واشنگتن بود. وزارت امنيت ملي آمريكا به خلبان اين هواپيما كه به مقصد نزديك شده و آماده فرود آمدن بود دستود داد كه به فرودگاه « بان گور » در ايالت مين ( آخرين گوشه آمريكا ) باز گردد و اين مسافر خود را پياده كند. پس از فرود آمدن هواپيما، مسافر مورد نظر كه به اين عمل اعتراض داشت با اولين هواپيما از آمريكا اخراج شد و فرد ديگري از مسافران كه معترض به چنين عملي بود، با او به پاريس بازگشت. روزنامه هايي كه اين خبر را نوشته اند پرسيده اند كه چرا قبلا و در مبدا چنين اطلاعي به خلبان و شركت هواپيمايي داده نشده بود و با باز گرداندن هواپيما از آسمان كه قبلا هم سابقه داشت به شهرت و اعتبار جهاني آمريكا لطمه وارد ساخته اند. رقابت سه قدرت بر سر آمريكا لاتين با ورود عميق چين به آمريكاي لاتين، روسيه و آمريكا هم توجه خود را به اين منطقه معطوف داشته اند. 22 نوامبر 2004 رئيس جمهوري چين در كوبا، رئيس جمهوري روسيه در برزيل و رئيس جمهوري آمريكا در كلمبيا بود. رهبر چين در زمينه گسترش مبادلات با كاسترو مذاكره كرد و پوتين در برزيل در همين زمينه با لولا دا سيلوا. چين و روسيه هر دو مي كوشند كه با برزيل همكاري وسيع نفتي و هواپيما سازي داشته باشند. چين تلاش مي كند كه از شريك سوم تجاري با كوبا به شريك درجه اول ارتقاء يابد. فعلا ونزوئلا و اسپانيا شركاء تجاري اول و دوم كوبا هستند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت