پاسخ متفاوت دانشگاه‌های آمریکایی به یک پرسش؛ مذاکره ایران با آمریکا

کد خبر: 1367715

دور از آنچه رسانه‌های می‌نویسند، پردازنده تحلیلی مبتنی بر نظرات دانشوران دانشگاه‌های این کشور محک خوبی است تا به این پرسش پاسخ دهیم، مذاکره با ترامپ در شرایطی که کمتر از یک ماه از بمباران تاسیسات هسته‌ای ایران توسط ارتش آمریکا می‌گذرد، اقدامی درست است یا خیر؟

پاسخ متفاوت دانشگاه‌های آمریکایی به یک پرسش؛ مذاکره ایران با آمریکا

تحلیل‌های منحصراً استخراج‌شده از مراکز آکادمیک برجسته آمریکایی شامل هاروارد، پرینستون، ییل، کلمبیا و دانشگاه شیکاگو، آغاز مذاکرات رسمی با ایالات متحده در شرایط کنونی را فاقد توجیه راهبردی می‌داند.

 مذاکره، آمریکا و ترامپ سه واژه پرتکرار در فضای اقتصادی و سیاسی ایران است.

دور از آنچه رسانه‌های می‌نویسند، پردازنده تحلیلی مبتنی بر نظرات دانشوران دانشگاه‌های این کشور محک خوبی است تا به این پرسش پاسخ دهیم، مذاکره با ترامپ در شرایطی که کمتر از یک ماه از بمباران تاسیسات هسته‌ای ایران توسط ارتش آمریکا می‌گذرد، اقدامی درست است یا خیر؟

ادامه این گزارش پاسخ مکاتب مختلف اقتصادی سیاسی آمریکایی در مواجه با این پرسش است.

پیش از پرداخت به پاسخ مبانی پردازشگر پاسخ‌دهنده به این سوالات شامل مکاتب شیکاگو، هاروارد، پرینستون و ییل تشریح می‌شود.

نظر واقع‌گرایان دانشگاه شیکاگو

قدرت‌های بزرگ همواره در پی فرصت‌هایی برای افزایش قدرت به‌زیان رقبا هستند.

ایالات متحده به‌عنوان قدرت یکه‌تاز، هر بازیگر منطقه‌ای مانند ایران را تهدیدی برای مهار یا تضعیف می‌داند. مذاکرات صرفاً ابزاری در این رقابت بی‌امان قدرت‌محورند.  

نظریه برخورد تمدن‌ها در هاروارد

شکاف‌های فرهنگی/ایدئولوژیک ریشه‌دار، چارچوب سیاست‌گذاری آمریکا را شکل می‌دهد. 

مذاکرات قادر به عبور از پارادایم «غرب در برابر بقا» در نهادهای سیاست‌خارجی آمریکا نیست.  

چهارچوب تحلیل ییل/پرینستون

به عقیده اندرو بیسویچ از دانشگاه بوستون، منافع اقتصادی و نهادی محرک جنگ‌طلبی آمریکایی‌اند. مذاکرات هم ابزاری در معرض انحراف توسط لابی‌های ذی‌نفع در تنش‌های پایدارند.  

پارادوکس نظریه صلح دموکراتیک مایکل دویل از پرینستون

این نظریه با مشروعیت‌زدایی از نظام‌های غیردموکراتیک، مانع بنیادین اعتمادسازی است.

با شناخت زیربنای پردازنده‌ای که می‌خواهد به سوال مذاکره ایران پایخ دهد، در گام بعدی محدودیت‌ها و موانع مسئله مورد بررسی قرار می‌گیرد.

بی‌ثباتی بیمارگونه در تعهدات آمریکا

اختیارات ریاست‌جمهوری و موانع کنگره  تز منطر بررسی دانشکده حقوق ییل/هاروارد، نخستین محدودیت است.

معاهدات نیازمند تصویب ۲/۳ سنا است که به ندرت حاصل می‌شود، پیشتر این محدودیت د توافق‌های اجرایی مانند برجام که قابل فسخ یک‌جانبه توسط دولت‌های بعدی‌اند، اثرگذار بود و دولت آمریما با اتکا به این دوگانه علاوه بر امتیازگیری از ایران ضمانت اجرایی قوی هم ایجاد نکرد و در نهایت تجربه برجام رقم خورد.

قطبی‌سازی شدید و نفوذ گروه‌های ذی‌نفع از منظر محققان پرینستون/استنفورد بخش دیگری از موانع است. لابی‌ها (گنظیر AIPAC و پیمانکاران دفاعی موضع‌گیری خصمانه علیه ایران را دیکته می‌کنند و انتخاب مسیر مذاکره بدون درنظر گرفتن این مسئله بی‌معناست.

دیپلماسی قهری به‌مثابه استاندارد

محدودیت بعدی نوع دیپلماسی آمریکاست که از منظر محققان دانشگاه ام آی تی  چارچوب «بمب یا رشوه» خوانده می‌شود.

در این چهارچوب اجبار (تحریم، تهدید) ابزار ترجیحی آمریکا برای دولت‌های سرکش است.  

تحریم، به گواهی موسسه پترسون ابزار تغییر رژیم آمریکاست و مذاکره تحت فشار شدید، این تاکتیک قهری را مشروعیت می‌بخشد.  

بهره‌گیری ابزاری از مذاکره علیه ایران

نظریه «توازن‌بخشی» و «سوار بر ارابه‌شدن» استیون والت در هاروارد بیان می‌کند که آمریکا از مذاکره برای نشان‌دادن عزم به متحدان و سوق‌دادن آن‌ها به ائتلاف علیه ایران استفاده می‌کند.  

بازخوانی نظریه مهار کنان، مشخص می‌کند که مذاکرات دوران جنگ سرد، مکث‌هایی تاکتیکی در راهبرد بلندمدت «مهار و فرسایش» برای غلبه بودند.

با آگاهی از محدودیت‌ها اثرات عدم مذاکره مورد بررسی است.

ارزش راهبردی صبر و مقاومت نامتقارن 

منطبق بر نظریه قدرت ضعف توماس شلینگ از هاروارد، امتناع از توافق، هزینه‌های فزاینده به آمریکا تحمیل می‌کند و‌ نخستین دستاورد آن از رسمیت افتادن معنای ابرقدرت برای این کشور است.

علاوه بر این نظر تحولات قدرت جهانی پل کندی از ییل و جان ایکنبری از پرینستون مشخص می‌کند که افول نسبی آمریکا و ظهور چندقطبی‌گری، اهرم فشار آن را تضعیف می‌کند. 

مذاکره در آینده و هرچه زمان بگذرد، از موضعی قوی‌تر، هوشمندانه‌تر است.

پاسخ پژوهش‌های آکادمیک آمریکا به مهم‌ترین پرسش روز ایران

طبق پردازنده و محدودیت‌ها و موانع مسئله، مشخص می‌شود که در شرایط کنونی مذاکره تامین کننده منافع ایران نیست و تنها به اقدامات کنونی آمریکا مشروعیت می‌بخشد، علاوه بر این عدم مذاکره می‌تواند ابزارهایی در اختیار ایران بگذارد که موضع مقابل ایالات متحده را تقویت کند.

از طرفی هر اندازه که مذاکره با آمریما در شرایط‌ کنونی ناصواب است، مذاکره با محوریت رفع تحربم کاری غلط تر است، زیرا آمریکا نشان داده برای تغییر  رفتار ایران ابزارهای فراتر از رفع تحریم به کار بسته و این ابزارها را نیز به عنوان دست برتر برای گسترش عناوین مورد توافق از هسته‌ای به مسائل موشکی و‌ منطقه می‌داند.

توصیه‌های راهبردی

فارغ از پاسخ، پردازنده طراحی شده بر اساس منطق اندیشمندان آمریکایی راهبردها و‌پیشنهاداتی برای ایران دارد که به شرح ذیل است:

نخست تقویت بازدارندگی نامتقارن و تحکیم توان دفاعی و اتحادهای منطقه‌ای است.

دوم تعمیق شراکت‌های غیرغربی با ادغام اقتصادی/راهبردی با قدرت‌های اوراسیا و جهان جنوب است.

سوم بهره‌گیری از شکاف‌های داخلی آمریکا برای تضعیف اهرم فشار از طریق قطبی‌سازی و اضافه‌بار راهبردی آن.  

و چهارم درگیرسازی آتی مشروط با اعلام آمادگی برای مذاکره آینده که منوط به، لغو محسوس تحریم‌ها، توقف تهدید نظامی و به‌رسمیت‌شناختن نقش اقتصادی، امنیتی و سیاسی مشروع ایران باشد.

در نهایت ورود به مذاکره اکنون نه قدرت، که آسیب‌پذیری راهبردی است و صبر مسلح باز نظر دانشوران خود آمریکا کارآمدترین سلاح به حساب می‌آید.

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

تازه های سایت