افشای ناگفته‌های جنگ از زبان عراقچی / پشت پرده آتش بس جنگ ۱۲ روزه

کد خبر: 1371122

ماجرای دفاع شهید سرلشکر باقری از رئیس جمهور ، پشت پرده آتش بس جنگ ۱۲ روزه، برجام ، مذاکره و... به روایت عراقچی

افشای ناگفته‌های جنگ از زبان عراقچی / پشت پرده آتش بس جنگ ۱۲ روزه

برای اولین بار، سیدعباس عراقچی در گفت‌وگویی صریح با رسانه تصویری آن، از پشت پرده جنگ ایران و اسرائیل و آتش‌بس تاریخی می‌گوید. در این برنامه به پرسش‌های مهم درباره نقش ایران در تحولات منطقه، جزئیات مذاکرات آتش‌بس و آینده روابط ایران  پاسخ داده شده است. او تأکید کرد که دیپلماسی نقش حیاتی در جلوگیری از جنگ ایفا کرده و تصمیمات شورای عالی امنیت ملی بر اساس جمع‌بندی‌های مشترک دولت و نیروهای مسلح اتخاذ می‌شود. عراقچی توضیح داد که آتش‌بس با اسرائیل به درخواست طرف مقابل و از موضع قدرت پذیرفته شد. در ادامه گزیده ای از اظهارات وزیرخارجه کشورمان را درباره بررسی دقیق جنگ ایران و اسرائیل و پیامدهای آن، پشت پرده تصمیمات سیاسی و نظامی در لحظات حساس، جزئیات مذاکرات آتش‌بس و نقش کشورهای میانجی ،آینده تنش‌ها در منطقه و موضع ایران و... می خوانید:

​​​​​​وقتی شهید هنیه را ترور کردند، روز قبلش دکتر پزشکیان سوگند یاد کرده بودند ولی وزرا انتخاب نشده بودند. بنده هم یکی از گزینه‌ها برای وزارت خارجه بودم، همان روز عصرش حضرت آقا جلسه گذاشتند که معمولا وقتی مسائل مهمی که پیش می‌آید جلساتی را می گذاشتند که از من هم دعوت شد؛ افراد شورای عالی امنیت ملی و رئیس جمهور حضور داشتند. در آن جلسه نظر همه بر این بود که باید پاسخ بدهیم ولی در بین سیاسیون و نظامیان اختلاف نظر درباره زمان و چگونگی وجود داشت. علت اصلی تردید در مورد زمانش اتفاقا از طرف نظامیان بیان شد. فرماندهان نظامی اعتقاد داشتند زمانی باید حمله انجام شود که ما مطمئن باشیم پس از حمله، می توانیم از کشور دفاع کنیم. اختلاف نظر برحسب زمان و چگونگی حمله هم میان فرماندهان نظامی و هم سیاسیون وجود داشت. در آن جلسه قرار شد آمادگی‌های نظامی برای دفاع از کشور بعد از حمله اول پدید بیاید، بعد عملیات صورت بگیرد.

 وقتی وعده صادق ۳ مطرح شد، در یکی از جلسات یکی از دوستان انتقادی کرد که چرا وعده صادق ۳ اجرا نمی شود؛ چرا آقای رئیس جمهور مخالف هستند. در آن جلسه سردار شهید باقری با آن فرد در این خصوص برخورد کرد و گفت چرا همچین چیزی مطرح می‌کنی‌ و من مسئول دفاع از کشور هستم و آن لحظه که مطمئن شوم می‌توانم از کشور در برابر تبعات حمله وعده صادق ۳ دفاع کنم، کار خودم را انجام می‌دهم و من هنوز از آقای رئیس جمهور سوال نکردم و ایشان از رئیس جمهور دفاع کامل کرد.

تلفنی به من از سمت رژیم صهیونیستی انجام نشد. در محل سکونتمان وسط جنگ یک بمب‌گذاری شد که خانه روبه‎روی ما بود که دوستان گرفتند. چندبار در مسیر رفت و برگشت به ترکیه پهپاد بالای سرمان آمد.

بعضی ها عنوان کردند چرا وزیر خارجه اعلام آتش بس کرد، من به برخی دوستان گفتم این ها از خودشان نمی پرسند وزیر خارجه اعلام آتش بس کرد، چرا نیروهای مسلح گوش کردند؟ معلوم است که تصمیم جای دیگری است. قبل از این که آتش بس اعلام شود در شورای عالی امنیت ملی مصوب شده بود که اگر دشمن تقاضای آتش بس بدون پیش شرط کرد، می‌پذیریم و این تصمیم کاملاً هوشمندانه ای بود  و کاملا از موضع قدرت بود. تمامی مصوبات شورای عالی امنیت ملی به تایید مقام معظم رهبری می‌رسد  و بعد ابلاغ می‌شود.

ساعت یک صبح تماس گرفتند که از ساعت ۴ صبح رژیم صهیونیستی آمادگی دارد که حملاتش را متوقف کند. واسطه این پیشنهاد کشورهای مختلفی بودند؛ من این موضوع را با جاهایی که باید، چک کردم و بعد اعلام کردیم که آتش بس و توقف جنگ را هم قبول نداریم و فقط گفتیم اگر آن‎ها نزنند ما هم نمی زنیم. یک سوءتفاهم بین من و نیروهای مسلح پیش آمد؛ دوستان فکر کرده بودند که تا ساعت ۴ به وقت گرینویچ است که تا ساعت ۷:۳۰ به وقت تهران حملات علیه رژیم را ادامه دادند. یک سوءتفاهم بعدازظهر همان روز پیش آمد که با یک تماس کنترل شد.

بعدازظهر روز اول آتش بس رژیم ادعا کرد که ایران موشک زده و توافق را نقض کرده و هواپیمایشان را برای حمله فرستادند. من همان‎جا به ویتکاف 

پیام دادم که اسرائیل در حال بهانه گیری است و ایران را متهم به نقض کرده و چنین نقضی صورت نگرفته است؛ اگر اقدامی کنند ما بلافاصله و شدیدتر از گذشته پاسخ می دهیم. ایران، لبنان نیست یعنی الگویی که در لبنان پیاده کردند را نمی توانند این جا تکرار کنند. دیدید که ترامپ بعدش توئیت زد خلبانان برگردند و جلوی اسرائیل را گرفت و مشخص شد و این خود دلیل دیگری بود که از اول همه چیز با هماهنگی آمریکایی‌ها بوده است.

منطق برجام این بود که ایران درباره برنامه هسته ای خودش اعتمادسازی می کند و در مقابل تحریم های مرتبط با هسته ای برداشته می‌شد . وقتی آمریکای ترامپ ابراز علاقه‌ کرد که در خصوص برنامه هسته ای ما گفت‎وگو کند ما هم گفتیم آماده‌ایم با همان منطق گفت‎وگو کنیم و اعلام کردیم اگر هدف مذاکره این است که ایران سراغ سلاح هسته ای نمی رود، ما آماده ایم. ما حاضر به اعتمادسازی هستیم ولی هیچ چیز را تعطیل نمی کنیم.

در مذاکره آن ها برای همه چیز آمادگی نشان دادند ولی گفتند غنی سازی باید تعطیل شود. در مقابل ما کاملا ایستادگی کردیم. کشور واسطه و برخی دیگر راه حل‌های میانی مانند کنسرسیوم دادند. هیچ کدام کار نکرد و وقتی آن ها به این نتیجه رسیدند که ایران در مذاکره کوتاه نمی آید، سراغ گزینه نظامی رفتند.

وقتی تصمیم به مذاکره می‌شود، همه کشور تصمیمی گرفته که باید اجرا شود. این که بگوییم وزارت خارجه یا سیاست خارجی فریب خورد، این درست نیست؛ چون که این تصمیم کشور بوده که این کار انجام شود. وزارت خارجه کارش را به دستور مدیریت نظام انجام داده است. نظام تصمیم گرفت وارد مذاکره شود و وزارت خارجه مامور این کار است.

من معتقدم ما از انجام مذاکرات  نه تنها ضرر نکردیم بلکه خیلی نفع بردیم؛ این که حقانیت ما در نزد مردم ایران و جامعه بین الملل اثبات شد. کسی می‌تواند ادعا کند اگر مذاکره نمی‌کردیم جنگ نمی‌شد؛ حتماً می‌شود بلکه زودتر هم ممکن بود، جنگ بشود.

چرا مردم در زمان جنگ این قدر متحد و منسجم بودند؛ چون دیدند نظامشان برایشان همه کار کرده و کوتاهی نکرده در این که جلوی جنگ را بگیرد و پای مذاکره رفته و آن طرف بوده که اهل جنگ بوده است. منطق ما کاملاً قوی بود و نشانه اش هم این است که بیش از ۱۲۰ کشور از ما حمایت و حمله به ایران را محکوم کردند.

نیروهای مسلح باید آرایش جنگی پیدا می کرد که داشت و دولت هم باید آمادگی جنگ را پیدا می کرد که کرده بود.

 بعد از ترور شهید هنیه و عملیات وعده ۲ و سقوط سوریه و انتخاب ترامپ عقلا ۳ بار تا مرز جنگ رفتیم که هم دولت و نیروهای مسلح آماده بودند و هم سیاست خارجی فعالیت زیاد داشت و با دیپلماسی خوف و رجا در منطقه توانستیم جلوی جنگ تمام عیار را بگیریم.

جنگ اخیری که اتفاق افتاد همه منتظر بودند بعد از وعده صادق ۲ اتفاق بیفتد و اسرائیلی‌ها پیام دادند پاسخ ما دردناک خواهد بود.

دیپلماسی همیشه راه کم خطرتر و 

کم هزینه تر برای رسیدن به اهداف است و همیشه اولویت دارد.

اسرائیل تمام تلاشش را می کند آمریکا وارد جنگ شود؛ و وقتی آمریکا وارد جنگ بشود موشک‌های ما به خاک آمریکا نمی رسد، تعبیری که برای برخی سران منطقه به کار بردم الحمدلله به اندازه کافی پایگاه آمریکایی‌ها در منطقه دارند که متاسفانه در خاک شماست که مجبوریم آن‌ها را بزنیم.

در زمان پیروزی وقتی پرچمت بالاست، باید بروی مذاکره کنی چون توانسته ایم قدرت خود را به دنیا نشان دهیم. رژیم اسرائیل فکر می کرد یک هفته‌ای کار ایران تمام است ولی این اتفاق نیفتاد و دیدید به فاصله چندساعت فرماندهان منصوب شدند و پاسخ‌ها داده شد.

دشمن تقاضای آتش بس کرد و ضربه آخر را ما زدیم.

دولت مسئول تامین نیازهای کشور است و باید در جنگ بتواند این کار را انجام دهد.کما اینکه در این جنگ دوازده روزه همه تصدیق می کنند که دولت وظیفه خود را در تامین نیازهای کشور انجام داد.

بنابراین وقتی تصمیمی قرار است گرفته شود که کشور را در شرایط بحرانی ببرد، هم دولت باید آماده باشد و  هم نیروهای مسلح باید آماده باشند.

خواهش می کنم به دوگانه دولت و نیروی مسلح پرو بال ندهید، هر دو مجموعه کشور هستند.

این تفکر که می شود برخی اهداف عالی را فدای نظر یک گروه کرد و به مدیریت کشور اعمال نفوذ کرد درست نیست و جفا به مدیریت عالی کشور است.

در تصمیم گیری جمعی نظرات همه شنیده می شود ای کاش مردم می توانستند جلسات حضرت آقا را ببینند که همه راحت نظرات موافق و مخالفشان را می گویند. و این از مزایای و نقاط قوت کشور است.

اگر می پذیرفتیم که غنی سازی را کنار بگذاریم در این مقطع جنگ نمی شد اما چون

 زیاده خواهی غربی ها پایان ندارد در مراحل بعدی جنگ رخ می داد.

کوتاه آمدن در مقابل غربی ها به هیچ وجه کارساز نیست. و در مقابل آن ها باید ایستادگی کرد.

غنی سازی برای ما ارزشی داشت و هنوز هم دارد که به هیچ وجه قابل عبور نیست.

مسئله بین جمهوری اسلامی ایران و آمریکا هیچ وقت حل نمی شود ولی قابل مدیریت است. یعنی این که ما یک مشکل لاینحل داریم دلیل نمی شود که به خاطرش هر هزینه ای بدهیم.

برجام تلاشی در جهت کنترل و کاهش هزینه ها بود. الان هم اگر بتوانیم این کار را انجام می دهیم.

 اگر بتوانیم موضوعات را به گونه ای مدیریت کنیم که منافع بیشتر وهزینه کمتر برای کشور داشته باشد حتما این کار را خواهیم کرد. ولی اگر به قیمت تسلیم یا عبور از اهداف و آرمان های کشور باشد نه این کار را نخواهیم کرد.

مصالح عالیه یک کشور تعیین می کند که چه کاری باید انجام شود .

وقتی ترامپ به حضرت آقا نامه نوشت ما را در دو راهی جنگ یا مذاکره قرار داد.

در این مرحله رهبر تدبیر کردند و  زمین بازی مذاکره را تعیین کردند از جمله تعیین مذاکره غیرمستقیم.

نشانه این که دو هفته طول کشید تا آمریکایی ها قبول کردند چون اگر می پذیرفتند باید در زمینی که حضرت آقا تعریف کردند، بازی می کردند. بنابراین آمریکایی ها در دو راهی قرار گرفتند و بعد دو هفته پذیرفتند.

خراسان

۰

دیدگاه تان را بنویسید