گرسنگی سلاح دیرینه غرب!
در جنگ جهانی دوم و در دل مستعمره بریتانیا، جایی در شرق هند، ایالت بنگال شاهد یکی از بزرگترین فجایع انسانی قرن بیستم شد. بیش از ۳ میلیون نفر، اغلب زنان و کودکان، در قحطیای جان باختند که چرچیل و دولت بریتانیا به ارمغان آوردهبودند.

سال ۱۹۴۷- ماداگاسکار
در میان اقیانوس هند، جزیرهای وسیع، بومینشین و فراموششده به نام ماداگاسکار، صحنه یکی از بیرحمانهترین سرکوبهای استعماری فرانسه بود. وقتی مردم بومی جزیره علیه سلطه استعماری و ظالمانه فرانسه به پا خواستند، دولت فرانسه، بهجای رویارویی مستقیم یا ترک سرزمین اجدادی بومیان، از یک سلاح قدیمی و بیصدا بهره گرفت؛ قحطی! فرانسه با قطع زنجیرههای تأمین غذا، تخریب ذخایر خوراک، آتشزدن زمینهای کشاورزی و اعمال محاصره اقتصادی درونمرزی، هزاران نفر از مردمان ماداگاسکار را به مرگ خاموش گرسنگی سپرد. سالها بعد، اسناد محرمانه نظامی فاش کرد که این فاجعه، نه برآمده از کمبودهای طبیعی، که حاصل یک طراحی سیاسی و نظاممند در پاریس برای فروپاشی مقاومت بومیان بودهاست.
سال ۱۹۴۳ - بنگال
در جنگ جهانی دوم و در دل مستعمره بریتانیا، جایی در شرق هند، ایالت بنگال شاهد یکی از بزرگترین فجایع انسانی قرن بیستم شد. بیش از ۳ میلیون نفر، اغلب زنان و کودکان، در قحطیای جان باختند که چرچیل و دولت بریتانیا به ارمغان آوردهبودند. در حالیکه انبارهای غله در هند و دیگر مستعمرات مملو از گندم بود، چرچیل تصمیم گرفت که محمولهها را به سوی ارتشهای اروپایی مستقر در هند هدایت و ذخایر جنگی آنها را پر کند. به دستور او قایقهای حامل کمکهای بشردوستانه در اقیانوس غرق شدند. وقتی از او پرسیدند چرا کمکی به بنگال نمیکند، تنها پاسخ او این بود: «هندیها مثل خرگوش زاد و ولد میکنند». این نگاه، نه ناشی از بیاطلاعی، که حاصل یک تفکر عمیق و ریشهدار نژادپرستانه بود که قحطی را ابزار طبیعی پالایش نژادی میدانست.
سال ۱۸۴۵ - ایرلند
در غرب اروپا، در کشوری که با سرسبزی و وفور منابع طبیعی شناخته میشود، یکی از هولناکترین گرسنگیهای ساختگی تاریخ به وقوع پیوست. قحطی بزرگ ایرلند که منجر به مرگ بیش از یک میلیون انسان شد و میلیونها نفر را مجبور به مهاجرت کرد، در ظاهر برآمده از آفت سیبزمینی، اما در واقع علت اصلیاش سیاستهای عامدانه دولت بریتانیا بود. در همان سالها که مردم ایرلند از گرسنگی جان میدادند، هزاران تن گندم و گوشت از بنادر ایرلند به مقصد لندن مصادره میشد. انگلستان تصمیم گرفتهبود که با ایجاد گرسنگی عمدی، ایرلندیها را از پا درآورد. استعمار، به معنای واقعی، لقمه را از دهان گرسنگان بیرون میکشید تا چرخ ثروت امپراتوری را بچرخاند.
سال ۱۹۷۳ - بیافرا
در نیجریه، در میانه جنگ داخلی، دولت مرکزی با حمایت کشورهای غربی، به ویژه بریتانیا، تصمیم گرفت از غذا بهعنوان ابزار فشار نظامی استفاده کند. مناطق استقلالطلب بیافرا در محاصره کامل قرار گرفتند. هیچ غذایی اجازه ورود نداشت. تصاویر تکاندهنده کودکان بیافرا با بدنهایی استخوانی و چشمانی فرو رفته، وجدان جهانی را لرزاند، اما برای استراتژیستهای غربی، این دقیقاً همان هدف بود: فروپاشی مقاومت از طریق گرسنگی.
برای تمدن غرب، قحطی و گرسنگی نه یک رخداد ناخواسته، که ابزاری برای سیاستورزی، سرکوب و مهار مقاومت ملتها بودهاست. در نظریههای جمعیتشناسانهای، چون «اصل بقای اصلح» داروین و بعدها در تئوریهای مالتوس، این ایده بارها تکرار شده که منابع زمین محدود است و باید سهم فقرا و ملتهای ضعیف را با مرگ طبیعی یا مرگ عمدی حذف کرد. هربرت اسپنسر، اندیشمند انگلیسی، صراحتاً گفت: «نجات دادن ضعیفترها خیانت به پیشرفت بشر است.» ویلیام گراهام سامنر این عقیده را مطرح میکرد که اگر یک گرسنه در حال مردن است، پس باید بمیرد. چون طبیعت اینطور خواسته! تمدن غرب طی دو سده نظریهسازی و تولید مکاتب فکری، تحمیل گرسنگی و قحطی بر ملتهای غیر اروپایی را تئوریزه و مشروع ساخته و سپس شروع به انجام عملیاتی این نظریات کردهاست. امروز رژیم صهیونیستی، فرزند نامشروع همین تمدن است. چکیدهای از نگاه نژادپرستانه، ابزارگرایانه و خشونتمحور تمدن غرب. امروز در غزه، قحطی نهتنها یک پیامد جنگ، که خود جنگ است. اسرائیل با محاصره کامل، قطع کمکهای انسانی، بمباران زیرساختهای غذایی و هدفقراردادن انبارهای سازمان ملل، نسخهای را اجرا میکند که اجدادش در بنگال، ماداگاسکار، ایرلند و بیافرا نوشتهاند. اینجا، گرسنگی از اتاقهای فکر امنیتی تلآویو روییده است.
اگر در گذشته، استعمارگران در پشت درهای بسته در لندن و فرانسه برای مرگ بیصدا و ایجاد گرسنگی تصمیم میگرفتند، امروز اسرائیل در برابر دوربینها، با خونسردی، نسلکشی با گرسنگی را تئوریزه میکند. برای رژیمی که از ریشههای فکریاش «دیگریستیزی» و «پاکسازی قومی» بیرون زده، مرگ یک کودک فلسطینی از گرسنگی، نه فاجعه، که موفقیت و دستاوردی نظامی است. وقایع اخیر در غزه، اقدامی تازه و دور از انتظار نیست؛ اسرائیل و اسلافش قرنهاست که با ایجاد گرسنگیهای عامدانه و مصنوعی برای شکستن مقاومت ملتها میکوشند، اما اگر دولتهای استعماری پیشین با این سیاست ضدبشری موفق به حفظ مستعمرات و افزایش قلمرو استعماری خود شدند، رژیم صهیونی هم در غزه پیروز میشود. به گواهی تاریخ، این سیاست پلید و دیومنشانه هم شکست خواهد خورد؛ همانطور که استعمار شکست خورده و برچیده شد. رو سیاهی برای رژیم میماند و عزت و پیروزی برای فلسطین. انشاءالله!
منبع: روزنامه جوان
دیدگاه تان را بنویسید