به گوانتانامو خوش آمدید؛ دوربین ها را چک کنید!

کد خبر: 40114

تهیه کننده ارشد تلویزیون سی.بی.سی کانادا در بیان خاطرات خود از سفر به گوانتانامو نوشته است : به راستی! آن سرباز برای چه آن کلاه خود را بر سر گذاشته بود و برای چه آن لباس مشکی زرهی را بر تن کرده بود؟ او چه نیازی به آن لباس ها داشت؟ چه زمانی نسبت به آنها احساس نیاز می کرد؟ اینها سوالاتی است که نه تنها جوابی برای آنها نیافتم بلکه تاکنون نیز بی پاسخ مانده اند اگرچه اینها تنها سوالات بدون جواب من نبودند.

به گوانتانامو خوش آمدید؛ دوربین ها را چک کنید!

به گوانتانامو خوش آمدید؛ لطفا دوربین هایتان را دم در ورودی چک کنید. به گزارش «فردا»، آلن هبیک تهیه کننده ارشد تلویزیون سی.بی.سی کانادا خاطرات خود رااز سفر به گوانتانامو منتشر ساخته است.
بنا بر این گزارش وی در بیان خاطرات خود از زندان مخوف آمریکایی ها در گوانتانامو نوشته است : درست سه ساعت طول می کشد تا از پایگاه نیروی هوایی آمریکا موسوم به "اندرو" واقع در واشنگتن دی سی به پایگاه هوایی "لیوارد" واقع در خلیج کوچک گوانتانامو در کوبا برسید. با وجود این شاید این وسوسه شوید و این سوال را از خودتان بپرسید که چرا ارتش ایالات متحده، روزنامه نگاران را آن هم 36 ساعت قبل از شنیدن صحبت های "عمر احمد خدر" که جوانترین زندانی گوانتانامو و اهل کانادا است را به خلیج" گیتمو" (نام دیگر گوانتانامو) ببرد.
در پرواز به سوی گیتمو،همه ما 30 خبرنگار میخواستیم دلیل این کار را بدانیم؛ اما این مسئله هم همچون بسیاری از مسائل دیگر در خلیج گوانتانامو به صورت یک راز باقی ماند. زود رسیدن روزنامه نگاران برای شنیدن صحبت های "عمر خدر" که به اتهام قتل یک پزشک آمریکایی در سال 2002 در افغانستان به این خلیج فرستاده شده است؛باعث شد تا عکس ها و فیلم های تازه ای از گیتمو بگیریم.
طولی نکشید که رویاهای ما روزنامه نگاران با دیدن یک مرد در لباس هاس مشکی رنگ به خاکستر تبدیل شد.این مرد درست در لحظه ای که ما از اولین مکان عکسبرداری مان در حال حرکت بودیم در یک اتاق کنفرانس موقتی ظاهر شد.او دقیقا بوسیله نیروهای اسکورت کننده ما و در میان آنها ایستاده بود. به ما گفته شد که او در یک عملیات امنیتی شرکت کرده است و اقدام به کارهایی کرده است که به ما روزنامه نگاران اجازه عکسبرداری از آنها داده نشد.به ما گفتند که :
1- از برج های حفاظت در صورتی که در آن کسی قرار ندارد عکس نگیرید. 2- از ساحل خلیج ،رادارها و هر چیز دیگری که دارای آنتن است عکسبرداری نکنید. 3- از جهره افراد حفاظت عکس نگیرید. 4- از چهره افراد تحت تعقیب عکس نگیرید. 5- از سیستم های مکانیکی درها عکس نگیرید 6- عکسی نگیرید که در آن مکان زندان های گوانتانامو مشخص شده باشد.
این مسئله وسوسه ما را وسوسه می کند که نشان دهیم که شما با وارد کردن کلمه"کمپ دلتا" در Google Earth ظرف 10 ثانیه خواهید دید که این منطقه در کجا قرار دارد و تاسیسات آن چیست؛اما فردی که در لباس های مشکی قرار داشت به ما گفت که اجازه ندارید حتی یک عکس از ساختمانهایی که کمیته های نظامی در آن قرار دارد بیندازید.
قوانین تغییر کرده است شما باید درک کنید که این ساختمان از چندین زاویه ممکن تصویربرداری شده است.در حقیقت شاید این تنها ساختمان در گوانتانامو باشد و همچنین شاید تنها ساختمان برای نمایش به خبرنگاران است تا از آن گزارش تهیه کنند.آنها خبرنگاران صدها شبکه تلویزیونی را غدقن کردند که از آن فیلم بگیرند. در همین زمان یکی از خبرنگاران پرسید:چرا ما نمی توانیم از این ساختمان تصویر بگیریم.ما قبلا این کار را کرده بودیم؟ که پاسخ شنید: قوانین تغییر کرده اند. اولین توقفگاه: اردوگاه اشعه ایکس،امکانات بازداشت اصلی گوانتانامو نگرانی درباره عکسبرداری از این ساختمان کاملا مرموز وجود ندارد و ما می توانیم از آن عکس بگیریم.به خاطر اینکه این ساختمان متروکه از سال 2002 مورد استفاده قرار نگرفته و کاملا به وسیله علف های هرز پوشانده شده است.
خوشبختانه سرهنگ تیم نظامی اسکورت کننده ما یعنی سرهنگ ادوارد بوش، به پیش آمد و تمام خبرنگاران را جمع کرد و از اینکه یکی از افراد می خواست از او سوالی بپرسد مشتاقانه به وجد آمد. سرهنگ بوش،این ادعا را که گوانتانامو یک مکان پیچیده و مبهم است را تصدیق کرد و گفت: اینجا مخصوصا برای سربازانی که در آن حاضر هستند گیج کننده و مبهم است.«اینجا گیج گننده است.من فکر می کنم که اینجا یکی از گیج کننده ترین محیطهایی است که تاکنون در آن کار کرده ام.من مطمئنم که در یک چنین محیطی تاکنون کار نکرده ام.جایی که واشنگتن رهبرم با کار در آن مخالفت می کند.» فقط سلام بدهید گیتمو گیج کننده زمانی واضح تر می شود که سرهنگ بوش می خواست قبل از اینکه میکروفون هرگونه بدگمانی نسبت به کمپ بازداشت را اصلاح کنند؛وقت خود را این گونه بگذراند و اینکه چگونه ایالات متحده با مظنونان اعمال تروریستی در جایی که نگه داشته می شوند رفتار می کند.
سرهنگ بوش در این زمینه گفت: برخی از این موارد مبهم با حضور شما خبرنگاران در اینجا آغاز شده است و اینکه ما به شما اجازه داده ایم که چهره مردان و زنانی که در اینجا کار می کنند را ببینید و بهترین کارهایی را که ما در اینجا انجام می دهیم را به شما نشان دهیم.
البته صحبت کردن با اعضای گارد ملی لوئیزیانا که مامور مراقبت از ما بودند اطلاعاتی درباره آمریکا و پایگاه های ماوراء دور آن بر آگاهی های ما نیفزود. البته آن چیزی که بر آگاهی های ما افزود گفت و گو با سربازی بود که قبلا زمانی که ما در حال ورود به گیتمو بودیم او در حال ترک کمپ دلتا که حالا نام آن کمپ بازداشت است صورت گرفت.
هنگامی که ما در حال مقدمه چینی برای گرفتن عکس از دروازه اصلی- البته بدون نشان دادن نیروهای امنیتی، برج مراقبت و هرچیزی که دارای قفل بود-بودیم؛ این سرباز در کسوت پلیس های شد شورش که در تمام دنیا وجود دارند و دارای کلاه خود و زره پوش مشکی هستند در برابرمان ظاهر شد. به راستی! آن سرباز برای چه آن کلاه خود را بر سر گذاشته بود و برای چه آن لباس مشکی زرهی را بر تن کرده بود؟ او چه نیازی به آن لباس ها داشت؟ چه زمانی نسبت به آنها احساس نیاز می کرد؟ اینها سوالاتی است که نه تنها جوابی برای آنها نیافتم بلکه تاکنون نیز بی پاسخ مانده اند اگرچه اینها تنها سوالات بدون جواب من نبودند. خود کمیسیون، دستوراتی که معلوم نیست از کجا صادر می شوند و جلساتی که بین حقوقدانان برگزار می شود؛ همگی نشاندهنده خلأ اطلاعاتی ما است. هیچ یک از افراد تحت تعقیب حاضر به مصاحبه با ما نبود.وقتی از آنان تقاضای یک مصاحبه می کردیم؛ تنها جوابی که می شنیدیم این بود که"ما فقط در اتاق دادگاه صحبت می کنیم." حتی وکیلان مدافع افراد تحت تعقیب خیلی مایل بودند که صحبت کنند اما اعلام کردند که آنان نیز اطلاعاتی در این زمینه ندارند. حتی "بیل کبلر"وکیل عمر خدر، با ناامیدی اظهار کرد که مامور اف .بی. آی که شاهد تعقیب کننده این ماجر ااست نیز اجازه صحبت با او را پیدا نکرده است.
کبلر ادامه داد:ترس من از این است که این کار مامور اف.بی آی جواب رسمی ماموران دولتی ایالات متحده باشد. کبلر به خبرنگاران گفت:آن چیزی که آنها گفته اند این است که اکثر شاهدان ما نمی خواهند با شما صحبت کنند.
کبلر افزود: در اینجا دو شاهد وجود دارد که من دلیلی روی زمین پیدا نکرده ام که چرا من نمی توانم با آنها مصاحبه کنم و نیز چرا آنها حاضر به گفت و گو با من نیستند. وکیل عمر خدر خاطرنشان کرد: هر وقت از دولت می خواهم که اطلاعاتی در این زمینه به من بدهند؛ می گویند که شما لایق شنیدن صحبت های آنها(شاهدان) نیستید.ما جواب های آنها را می دانیم. این جواب ها برای شما مفید نیست و به کارتان نمی آید.بروید پی کارتان.
آلن هبیک در ادامه خاطرات خود از سفر به گوانتانامو می گوید: دو روز بعد از اینکه کبلر برای ما صحبت کرد؛ برنامه پرواز نظامی ما به این خلیج ادامه نیافت و با ورود به ترمینال کوچک گوانتانامو به خط شدیم تا کیف ها و ساک های ما را بگردند. از سر اتفاق یکی از افسران تازه وارد ترمینال که در خط بعدی ایستاده بود از سر بیکاری شروع به گپ زدن با یکی از خبرنگاران کرد.در همین حال مسئولان ترمینال برنامه پرواز را تغییر دادند و وقتی که افسر تازه وارد به اعضای کمیسیون ملحق شد؛ افسر ارشد و مافوق او برگشت و به او گفت: تو فقط می توانی به خبرنگاران سلام بدهی. تو مجاز نیستی که با رسانه ها صحبت کنی.
در همین حال،افسر تازه وارد، عکس العمل ملایمی از خود نشان داد و از او جدا شد و رفت.
این بود خاطرات پنج روز سفر من به خلیج گوانتانامو،جایی که به نظر می رسد محل رد و بدل شدن گفت و گوهای کوتاه و موجز است نه سوال های بلند و بزرگ!
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت