پنج ماموریت خطرناک فرستاده ترامپ در عراق

کد خبر: 1381931

در حالی که خاورمیانه بار دیگر درگیر بحران‌های ژئوپلیتیکی است، «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا با تصمیمی بحث‌برانگیز «مارک ساوایا» چهره‌ای ناشناخته و غیردیپلمات را به عنوان «سفیر ویژه» خود در عراق منصوب کرد.

پنج ماموریت خطرناک فرستاده ترامپ در عراق

انتصاب «مارک ساوایا» به عنوان فرستاده ویژه ترامپ در بغداد، آن هم در آستانه برگزاری انتخابات اخیر عراق، اگر چه اقدامی دیپلماتیک به نظر می‌رسد اما در واقع مختصات سیاست تازه واشنگتن در خاورمیانه را می‌نمایاند.

در حالی که خاورمیانه بار دیگر درگیر بحران‌های ژئوپلیتیکی است، «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا با تصمیمی بحث‌برانگیز «مارک ساوایا» چهره‌ای ناشناخته و غیردیپلمات را به عنوان «سفیر ویژه» خود در عراق منصوب کرد.

چند هفته پیش، ترامپ در نشست شرم‌الشیخ در حضور نخست وزیر عراق گفت ذخایر نفتی این کشور بزرگ است اما توان مدیریت آن را ندارد. همین سخنان نگاه واقعی ترامپ را نشان می‌دهد. او عراق را نه متحد آمریکا بلکه محلی برای جبران هزینه‌های هنگفت حضور نظامی واشنگتن می‌داند

این تصمیم که در ۱۹ اکتبر از طریق «تروث سوشال» پلتفرم شخصی ترامپ اعلام شد، موجی از واکنش‌ها را در محافل سیاسی برانگیخت. ترامپ مدعی شد ساوایا «درک عمیقی از روابط عراق و آمریکا» دارد و می‌تواند «منافع واشنگتن در خاورمیانه» را پیش ببرد. ناظران اما معتقدند این انتصاب در آستانه انتخابات پارلمانی عراق که یازدهم نوامبر برگزار شد و هم‌زمان با خروج تدریجی نیروهای آمریکایی از این کشور، معنایی فراتر از ظاهر دیپلماتیک دارد.

بسیاری این انتصاب را تلاشی برای نفوذ مستقیم در سیاست داخلی عراق و مدیریت مرحله پس از خروج نظامی می‌دانند. طبق توافق بغداد و واشنگتن، مأموریت ائتلاف بین‌المللی ضد داعش تا سپتامبر ۲۰۲۵ پایان یافته است اما کاخ سفید با فرستادن چهره‌ای غیررسمی، در واقع مسیر تازه‌ای برای مداخله گشوده است. آیا ساوایا قرار است روابط دوجانبه را بازسازی کند یا مأمور اجرای نقشه‌های اقتصادی و امنیتی آمریکا برای مهار ایران و کنترل منابع انرژی عراق است؟

سابقه و فعالیت‌های مارک ساوایا

مارک ساوایا متولد ۱۹۸۲ در دیترویت از خانواده‌ای عراقی-آمریکایی مسیحی (کلدانی) است. خانواده او در دهه ۹۰ میلادی از عراق به آمریکا مهاجرت کردند. برخلاف تصور از یک دیپلمات حرفه‌ای، ساوایا یک کارآفرین در حوزه ماریجوانای قانونی است. او مالک فروشگاه‌های زنجیره‌ای در ایالت میشیگان است که پس از قانونی‌سازی مصرف تفریحی کانابیس در سال ۲۰۱۸ راه‌اندازی شد.

ساوایا با سرمایه‌ای حدود هشت میلیون دلاری، مجموعه‌ای از مزارع هیدروپونیک و سیستم‌های پیشرفته کشت راه انداخت و به سرعت به یکی از فعال‌ترین چهره‌های صنعت کانابیس در دیترویت تبدیل شد. شرکت دیگر او نیز در زمینه تولید داخلی گیاهان دارویی و کانابیس فعالیت می‌کند. برخلاف شرکت‌های وابسته به سرمایه‌گذاران بزرگ، این مجموعه بر پایه شبکه شخصی و سرمایه خود ساوایا اداره می‌شود.

شهرت او اما تنها به تجارت محدود نیست. ساوایا از فعالان پرمخاطب شبکه‌های اجتماعی است و با صدها هزار دنبال‌کننده در اینستاگرام، به عنوان چهره‌ای رسانه‌ای شناخته می‌شود. پست‌های او ترکیبی از نمایش زندگی لوکس، ارتباط با چهره‌های مشهور و تبلیغ برند شخصی‌اش است. نقطه عطف فعالیت او زمانی رقم خورد که در کمپین انتخاباتی ترامپ در سال ۲۰۲۴ نقش کلیدی ایفا کرد. در ایالت میشیگان یکی از ایالات حساس، او با راه‌اندازی کمپینی غیرمعمول توانست بخشی از رأی مهاجران و مسلمانان را به سود ترامپ جلب کند. شعار تبلیغاتی عجیب او، «بیا و بگیر، ماریجوانای رایگان»، با وجود اعتراضات محلی، بازتاب گسترده‌ای یافت و موجب شد ترامپ در این ایالت پیروز شود.

روابط شخصی ساوایا با ترامپ عمیق است. تصاویر متعددی از حضور او در زمین گلف خصوصی ترامپ و مهمانی‌های خانوادگی منتشر شده است. برخی منابع آمریکایی می‌گویند او از معدود چهره‌های غیرسیاسی است که دسترسی مستقیم به رئیس‌جمهور دارد. نقش ساوایا در آزادی «الیزابت تسورکوف» پژوهشگر اسرائیلی ربوده‌شده توسط کتائب حزب‌الله به جرم جاسوسی نیز جنجالی شد. آزادی او در سپتامبر ۲۰۲۵، تنها یک ماه پیش از انتصاب ساوایا اتفاق افتاد. همین رخداد باعث شد برخی تحلیلگران عراقی، این انتصاب را پاداشی برای ایفای نقش در پرونده‌ای امنیتی بدانند که به نفع تل‌آویو تمام شد.

ساوایا از حلقه نزدیکان ترامپ محسوب می‌شود. او مانند «تام باراک» نماینده ویژه در سوریه یا «استیو ویتکاف» نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه، فاقد تجربه دیپلماتیک است اما از لحاظ فکری و مالی به ترامپ وابسته است

پرونده کاری ساوایا هم خالی از حاشیه نیست. در سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ چند پرونده حقوقی درباره تبلیغات ماریجوانا و اختلافات مالی او در دادگاه‌های محلی میشیگان مطرح شد. هرچند اتهام کیفری علیه او ثبت نشد، اما این سوابق تصویر یک چهره بحث‌برانگیز را تقویت کرده است.

دلایل انتخاب فرستاده ترامپ

انتصاب مارک ساوایا نمونه‌ای از الگوی همیشگی ترامپ یعنی اعتماد به حلقه‌ای از افراد وفادار به جای دیپلمات‌های حرفه‌ای است. ترامپ در پیام معرفی او تأکید کرد که ساوایا «نقش کلیدی در پیروزی در میشیگان» داشته است. به نظر می‌رسد انگیزه اصلی، وفاداری شخصی و نه توانایی سیاسی است. از دید تحلیلگران، این انتخاب دو بعد دارد: شخصی و استراتژیک.

در بعد شخصی، ساوایا از حلقه نزدیکان ترامپ محسوب می‌شود. او مانند «تام باراک» نماینده ویژه پیشین در سوریه یا «استیو ویتکاف» نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه، فاقد تجربه دیپلماتیک است اما از لحاظ فکری و مالی به ترامپ وابسته است. در بعد استراتژیک، انتخاب ساوایا در زمانی حساس انجام شد؛ درست پس از آتش‌بس اسرائیل و حماس و در آستانه پایان مأموریت نظامی آمریکا در عراق. در این شرایط، ترامپ به چهره‌ای نیاز داشت که بتواند بدون محدودیت‌های اداری و دیپلماتیک، منافع مورد نظر رئیس‌جمهور آمریکا را پیگیری کند.

ریشه‌های عراقی ساوایا نیز بخشی از بازی نرم واشنگتن است. او به عنوان یک مسیحی کلدانی، می‌تواند در پوشش حمایت از اقلیت‌ها، روابط تازه‌ای میان بغداد، اربیل و واشنگتن بسازد. برخی تحلیلگران این اقدام را تلاش برای نفوذ فرهنگی و اجتماعی در بافت اقلیت‌های مذهبی عراق ارزیابی می‌کنند.

از دید اقتصادی نیز این انتصاب بی‌ارتباط با منابع عظیم نفت و گاز عراق نیست. ترامپ بارها گفته است که عراق «نمی‌داند با نفتش چه کند» و آمریکا باید «در قبال هزینه‌هایش در منطقه» سهم بگیرد. ساوایا به عنوان یک تاجر، مأمور مذاکره مستقیم بر سر قراردادهای انرژی و حضور شرکت‌های آمریکایی در میادین نفتی و گازی عراق خواهد بود. در واقع، واشنگتن با این روش قصد دارد بدون انتصاب رسمی سفیر، مدیریت مستقیم عراق از کاخ سفید را پیش ببرد؛ اقدامی که از دید کارشناسان عراقی «بازگشت به دوران اشغال نرم» تعبیر شده است.

فرستاده جدید تاکید کرده ماموریتش ایجاد همکاری میان همه جریان‌های سیاسی و مذهبی عراق برای ثبات و توسعه است. این وعده‌ها البته برای مردم عراق تازگی ندارد. چنین سخنانی را پس از سقوط صدام نیز از زبان «پل برمر» و «برت مک‌گورک» شنیدند و نتیجه آن گسترش نفوذ پنهان آمریکا بود

ماموریت‌ها و چالش‌های ساوایا در عراق

نقش مارک ساوایا تنها به عنوان یک میانجی دیپلماتیک تعریف نشده است، بلکه بخشی از نقشه کلان ترامپ برای بازآرایی نفوذ آمریکا در غرب آسیا به شمار می‌رود.

نخستین مأموریت او، پیگیری طرح‌های به‌اصطلاح «پیمان ابراهیم» و تشویق بغداد به عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی است. ساوایا در دیدارهای خود با مقام‌های محلی، بارها از «صلح اقتصادی» سخن گفته است؛ مفهومی که در واقع پوششی برای گسترش روابط با تل‌آویو است.

دومین محور، کنترل منابع انرژی عراق است. ساوایا موظف است زمینه قراردادهای بلندمدت میان شرکت‌های آمریکایی و وزارت نفت عراق و اقلیم کردستان را فراهم کند. هدف، مهار نفوذ چین و روسیه در بخش انرژی و تضمین دسترسی واشنگتن به منابع حیاتی است.

سومین مأموریت، مقابله با گروه‌های مقاومت عراقی و نفوذ ایران است. ساوایا در نخستین نشست خبری خود در بغداد گفت: «هیچ گروه مسلحی نباید خارج از کنترل دولت باشد.» این جمله در ظاهر دیپلماتیک اما در معنا تکرار مواضع واشنگتن علیه حشدالشعبی بود. تحلیلگران می‌گویند حضور او می‌تواند به تشدید تنش‌های سیاسی و امنیتی منجر شود.

چهارمین حوزه فعالیت او دیپلماسی عمومی و نفوذ در مناطق سنی‌نشین است. سفر اخیر او به موصل و وعده سرمایه‌گذاری در بازسازی این شهر، اقدامی تبلیغاتی برای بازسازی چهره آمریکا در میان اهل‌سنت تلقی می‌شود. شعار او در این سفر «عراق را دوباره بزرگ کنیم» تقلیدی از شعار انتخاباتی ترامپ بود.

در نهایت، ساوایا در حال ایفای نقش در مهندسی صحنه سیاسی عراق است. دیدارهای متعدد او با نخست‌وزیر «محمد شیاع السودانی» و رهبران کرد، نشان می‌دهد که واشنگتن قصد دارد از طریق ائتلاف‌سازی‌های پنهان برای مرحله پسا انتخابات، چارچوب هماهنگی شیعیان را تضعیف و جریان‌های نزدیک به خود را تقویت کند.

در برابر این ماموریت‌ها، چالش‌های فرستاده ترامپ کم نیستند. بسیاری از سیاستمداران عراقی نسبت به مأموریت واقعی ساوایا هشدار داده‌اند. «هوشیار زیباری» وزیر خارجه پیشین، این وضعیت را «نشانه‌ای از بحران جدید در روابط بغداد و واشنگتن» دانست. خروج کامل نیروهای آمریکایی اگر با مداخله سیاسی همراه شود، می‌تواند بی‌ثباتی تازه‌ای در عراق ایجاد کند.

نتیجه‌گیری

در آستانه انتخابات پارلمانی عراق رئیس‌جمهور آمریکا تصمیم گرفت مارک ساوایا را به عنوان فرستاده ویژه خود در بغداد منصوب کند. این انتصاب در ظاهر اقدامی دیپلماتیک بود اما در واقع نشانه‌ای از تغییر مسیر سیاست واشنگتن در خاورمیانه محسوب می‌شود. ساوایا در نخستین اظهاراتش از بازسازی اعتماد میان بغداد و واشنگتن سخن گفت و مدعی شد آمریکا قصد تحمیل نظر خود را ندارد. او تأکید کرد مأموریتش ایجاد همکاری میان همه جریان‌های سیاسی و مذهبی عراق برای ثبات و توسعه است. اما این وعده‌ها برای مردم عراق تازگی ندارد. چنین سخنانی را پس از سقوط صدام نیز از زبان «پل برمر» و «برت مک‌گورک» شنیدند و نتیجه آن گسترش نفوذ پنهان آمریکا بود.

زمان اعلام این انتصاب هم اتفاقی نیست. چند هفته پیش، ترامپ در نشست شرم‌الشیخ در حضور السودانی نخست‌وزیر عراق گفت ذخایر نفتی عراق بزرگ است اما دولت این کشور توان مدیریت آن را ندارد. همین سخنان نگاه واقعی ترامپ را نشان می‌دهد. او عراق را نه متحد آمریکا بلکه محلی برای جبران هزینه‌های هنگفت حضور نظامی واشنگتن می‌داند. انتصاب ساوایا بدون هماهنگی با وزارت خارجه انجام و مستقیم از کاخ سفید صادر شد. این روش ترجیح ترامپ برای دور زدن ساختارهای سنتی دولت آمریکا را نشان می‌دهد.

هم‌زمانی این تصمیم با خروج محدود نیروهای آمریکایی از پایگاه‌های بغداد و الانبار نیز پیام خاصی دارد. پنتاگون این اقدام را گامی برای شراکت پایدار امنیتی خواند اما واقعیت چیز دیگری است. آمریکا چهره حضور خود را تغییر داده است. به جای سرباز و تانک، شرکت‌های نفتی، فناوری و امنیتی وارد میدان شده‌اند. این حضور جدید هزینه جنگ را کاهش می‌دهد و سود اقتصادی بیشتری برای واشنگتن فراهم می‌کند.

ترامپ بارها گفته است قدرت واقعی از پول می‌آید نه از تفنگ و این سیاست را اکنون در عراق اجرا می‌کند. ساوایا برای اجرای همین رویکرد انتخاب شده است. او در آمریکا چهره‌ای رسانه‌ای به شمار می‌رود و در انتخابات ۲۰۲۴ نقش مهمی در جذب رأی مهاجران برای ترامپ داشت. اکنون قرار است همان مهارت تبلیغاتی را در عراق به کار گیرد. شناخت او از فرهنگ عراقی و تسلطش بر زبان عربی ابزار مهمی برای نفوذ نرم آمریکا در جامعه عراق به حساب می‌آید. مأموریت ساوایا ظاهراً توسعه اقتصادی عنوان شده اما هدف اصلی کنترل تصمیم‌سازی از مسیر اقتصاد است. او قرار است با شعارهایی مانند آموزش مدیریت منابع نفتی به سبک آمریکایی وارد میدان شود. نتیجه چنین برنامه‌ای افزایش وابستگی اقتصادی بغداد به واشنگتن خواهد بود.

تحلیلگران می‌گویند هدف نهایی این روند تضعیف گروه‌های مقاومت و جدا کردن عراق از محور ایران است. آمریکا می‌خواهد از راه اقتصاد و سیاست، موازنه قدرت را در بغداد تغییر دهد. در نهایت این انتصاب نشان می‌دهد که آمریکا از عراق بیرون نرفته است بلکه شکل حضور خود را عوض کرده است. عراق بار دیگر در خط مقدم رقابت قدرت‌های جهانی قرار گرفته است اما این بار نه به شکل سخت بلکه از طریق نفوذ رسانه‌ای و نرم این تهاجم در حال گسترش است.

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید