در سفر بنسلمان به واشنگتن چه خواهد گذشت؟
موازنه اف-۳۵ با عادیسازی
. تلآویو خواهان آن است که آمریکا فروش F-35 را تنها در صورتی انجام دهد که عربستان بهطور رسمی به توافقات ابراهیم بپیوندد و تضمینهای امنیتی مشابه امارات را بپذیرد. یک مقام ارشد صهیونیستی به آکسیوس گفته است: «اگر آمریکا این جنگندهها را بدون دستاورد دیپلماتیک به عربستان بفروشد، نتیجه معکوس خواهد داشت.» از نگاه اسرائیل، نگرانی اصلی فاصله جغرافیایی نزدیکتر عربستان به سرزمینهای اشغالی است
صبح نو نوشت: همزمان با تشدید تحولات در منطقه و افزایش فشارهای سیاسی بر دولت آمریکا، محمد بنسلمان ولیعهد عربستان سعودی قرار است طی روزهای آینده به واشنگتن سفر کند؛ سفری که گرچه در ظاهر با شعار توسعه همکاریهای اقتصادی و امنیتی انجام میشود، اما در عمل بار دیگر نگاه دونالد ترامپ به عربستان سعودی را بهعنوان «شریکی که باید تا حد امکان دوشیده شود» آشکار میکند.
گزارشها و تحلیلهای آمریکایی نشان میدهد که ترامپ همچنان مانند دوره اول ریاستجمهوری خود، عربستان را منبعی بیپایان برای سرمایهگذاری، خریدهای تسلیحاتی و امتیازگیری سیاسی میبیند؛ همان نگاهی که خود او در سال ۲۰۱۸ به صراحت بیان کرد: «ما از عربستان پول میگیریم، اگر پول ندهند حمایت آمریکا را از دست میدهند.» اکنون در آستانه دیدار دو طرف، مجموعهای از پروندههای حساس از جنگندههای رادارگریز F-35 گرفته تا عادیسازی روابط با اسرائیل و سرمایهگذاریهای غولآسای سعودی در آمریکا در دستور کار است؛ پروندههایی که هم برای عربستان اهمیت راهبردی دارد و هم برای ترامپ منبعی از فشار، امتیازگیری و نمایش قدرت در سیاست خارجی بهشمار میرود.
روزنامه دیلیتلگراف در گزارشی اشاره کرده است که دستاورد اصلی سیاست خارجی ترامپ در دوره نخست ریاستجمهوریاش، معاهدات ابراهیم بود؛ توافقی که موجب عادیسازی روابط اسرائیل با امارات، بحرین، مراکش و سودان شد و در نهایت آن را نقطه آغاز ادغام اسرائیل در منطقه معرفی کرد. عربستان نیز در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ به پیوستن به این روند نزدیک شده بود و بسیاری انتظار داشتند که با میانجیگری ترامپ فصل جدیدی از روابط ریاض - تلآویو آغاز شود، اما جنگ غزه همه چیز را تغییر داد. طبق نظرسنجیها ۹۶ درصد از مردم عربستان اکنون با عادیسازی روابط با اسرائیل مخالفاند؛ مخالفتی که حتی در یک سلطنت مطلقه نیز قابل چشمپوشی نیست.
محمد بنسلمان نیز در اواخر سال گذشته صریحا اعلام کرد که بدون یک مسیر معتبر و غیرقابل بازگشت برای تشکیل کشور فلسطینی، توافقی با اسرائیل نخواهد کرد. با وجود این مواضع، ترامپ معتقد است هنوز میتواند نظر ریاض را تغییر دهد و از این موضوع بهعنوان برگ برنده سیاست خارجی خود استفاده کند، بهویژه آنکه ماه گذشته در تماس تلفنی با ولیعهد سعودی اعلام کرد پس از پایان جنگ، انتظار دارد عربستان به سمت عادیسازی حرکت کند.
در صدر خواستههای عربستان از آمریکا، دریافت جنگندههای رادارگریز F-35 قرار دارد؛ جنگندهای که تاکنون تنها اسرائیل در منطقه مجوز بهرهبرداری از آن را داشته است. ترامپ اکنون اعلام کرده که «در حال بررسی فروش تعداد زیادی اف-۳۵ به عربستان سعودی» است؛ اقدامی که اسرائیل با آن مخالفت جدی نکرده، اما برای آن شرط گذاشته است. تلآویو خواهان آن است که آمریکا فروش F-35 را تنها در صورتی انجام دهد که عربستان بهطور رسمی به توافقات ابراهیم بپیوندد و تضمینهای امنیتی مشابه امارات را بپذیرد. یک مقام ارشد صهیونیستی به آکسیوس گفته است: «اگر آمریکا این جنگندهها را بدون دستاورد دیپلماتیک به عربستان بفروشد، نتیجه معکوس خواهد داشت.» از نگاه اسرائیل، نگرانی اصلی فاصله جغرافیایی نزدیکتر عربستان به سرزمینهای اشغالی است. عبور جنگندههای F-35 از ریاض به تلآویو تنها چند دقیقه طول میکشد و به همین دلیل خواسته احتمالی تلآویو این است که عربستان اجازه پرواز این جنگندهها را از پایگاههای غربی خود نداشته باشد. به این ترتیب، فروش F-35 به عربستان عملا به ابزاری برای فشار سیاسی از سوی آمریکا و اسرائیل بدل شده است؛ ابزاری که به روشنی در قالب همان نگاه ترامپ به «ضرورت دوشیدن» متحدان منطقهای قابل فهم است.
عربستان سالهاست به دنبال ایجاد برنامه هستهای غیرنظامی تحت نظارت آمریکا است. ترامپ در دوره نخست ریاستجمهوری خود چراغ سبزهایی برای این موضوع نشان داد و اکنون نیز گفته میشود که حاضر است برای پیشبرد این پروژه گامهایی بردارد. اگر این برنامه پیش رود، عربستان به یکی از معدود کشورهای منطقه تبدیل میشود که زنجیره کامل تولید سوخت هستهای را در اختیار دارد؛ موضوعی که هم برای آمریکا و هم برای اسرائیل نگرانیهایی ایجاد میکند. اما برای ترامپ، این پروژه نیز قبل از هر چیز یک ابزار معامله است: یا عربستان در مسیر عادیسازی قرار میگیرد، یا امتیازهای هستهای کاهش مییابد.
از رؤیای اف-۳۵ تا رقابت فناوری و سرمایهگذاری یک تریلیوندلاری
یکی از انگیزههای اصلی ترامپ در تقویت روابط با عربستان، ابعاد اقتصادی و سرمایهگذاریهای کلان سعودی در آمریکا است. در سال ۲۰۲۴ وزارت خزانهداری آمریکا میزان سرمایهگذاری عربستان در این کشور را ۳۵۰ میلیارد دلار اعلام کرد و برخی گزارشها این رقم را ۴۹۰ میلیارد دلار تخمین میزنند. کل سرمایهگذاری آمریکا در عربستان نیز حدود ۵۴ میلیارد دلار محاسبه شده است. پس از سفر پیشین بنسلمان به آمریکا، ترامپ اعلام کرد عربستان قصد دارد ۶۰۰ میلیارد دلار در حوزههای انرژی، فناوری، نظامی و معادن در آمریکا سرمایهگذاری کند.
اگر این طرحها عملی شود، حجم سرمایهگذاری دوجانبه از یک تریلیون دلار فراتر خواهد رفت؛ رقمی که نشان میدهد چرا ترامپ عربستان را «گاو شیرده» مینامید و چرا اکنون نیز به دنبال حفظ همان الگو است. قرار است همزمان با سفر ولیعهد، اجلاس سرمایهگذاری آمریکا - عربستان در ۱۹ نوامبر در واشنگتن برگزار شود؛ اجلاسی که انتظار میرود در آن از طرحهای جدید رونمایی شود و بستههای سرمایهگذاری قبلی تقویت گردد. در حوزه امنیت منطقهای، عربستان در سالهای اخیر به دنبال ایجاد تفاهمنامههای بلندمدت امنیتی شبیه ناتو با آمریکا بوده است. اما ترامپ به خوبی میداند که چنین توافقی نیازمند تصویب کنگره است و مخالفان بسیاری دارد؛ بهویژه به دلیل سابقه حقوق بشری عربستان و نقش این کشور در بیثباتی منطقهای. به همین دلیل، گزارشها نشان میدهد ترامپ ممکن است به جای معاهده رسمی، یک فرمان اجرایی صادر کند که طبق آن آمریکا در صورت حمله به عربستان «متعهد به دفاع» از این کشور خواهد بود؛ الگویی شبیه ترتیباتی که پس از حمله اسرائیل به نشست حماس در دوحه برای قطر بهکار گرفته شد.
این یعنی نوعی تعهد امنیتی بدون هزینه قانونی و بدون نیاز به تصویب کنگره؛ نشانه دیگری از اینکه ترامپ حاضر نیست برای عربستان هزینه سیاسی واقعی بدهد، اما میخواهد از این رابطه حداکثر امتیاز را بگیرد.
در حوزه فناوری، بنسلمان به دنبال آن است که ریاض را به قطب فناوری منطقه تبدیل کند. یکی از مهمترین درخواستهای او از آمریکا، دسترسی به تراشههای پیشرفته و فناوری دیتاسنترهای سطح جهانی است. چند ماه پیش امارات یک قرارداد چندمیلیارددلاری برای توسعه دیتاسنترهای هوش مصنوعی منعقد کرد و اکنون عربستان نمیخواهد در این رقابت عقب بماند. ترامپ نیز در این حوزه یک فرصت بزرگ میبیند: فروش فناوری، جذب سرمایه سعودی و افزایش وابستگی اقتصادی ریاض به واشنگتن. بر اساس مجموعه دادههای موجود، اهداف عمده سفر ولیعهد عربستان به آمریکا را میتوان در قالب تلاش برای دریافت جنگندههای پیشرفته F-35، پیشبرد برنامه هستهای غیرنظامی، کسب تضمینهای امنیتی حتی در قالب فرمان اجرایی، دسترسی به فناوریهای حساس و تراشههای پیشرفته، تثبیت جایگاه عربستان در بازار سرمایهگذاری آمریکا و درعینحال کاهش فشار برای عادیسازی بدون پیشرفت واقعی در مسأله فلسطین خلاصه کرد. در مقابل، ترامپ به دنبال وادار کردن عربستان به پیوستن به توافقات ابراهیم، استفاده از فروش F-35 بهعنوان ابزار فشار دیپلماتیک، جذب حجم عظیم سرمایهگذاری سعودی حتی بیش از یک تریلیون دلار، نشان دادن یک «دستاورد سیاست خارجی»، تثبیت نقش خود بهعنوان واسطه اصلی توافقات عرب - اسرائیل و ادامه نگاه تجاریمحور به عربستان بهعنوان متحدی برای کسب درآمد است.
سفر بنسلمان به واشنگتن نه فقط یک دیدار سیاسی، بلکه نشستی تعیینکننده در بازتعریف روابط عربستان با آمریکا است. بااینحال، محور اصلی رابطه همچنان تغییری نکرده است: عربستان به دنبال تضمین امنیت، تکنولوژی و قدرت است و ترامپ به دنبال پول، امتیاز سیاسی و نمایش قدرت. به همین دلیل بسیاری از تحلیلگران معتقدند که نگاه ترامپ به عربستان، همان نگاهی که یکبار به صراحت آن را «گاو شیرده» نامید، همچنان در سیاست او جاری است. برای ترامپ، پروندههایی مانند فروش F-35، برنامه هستهای عربستان یا حتی عادیسازی با اسرائیل نه مسائل راهبردی، بلکه ابزارهای معاملهگری هستند. در مقابل، عربستان میکوشد با بهرهبرداری از نیاز آمریکا به سرمایه و نقشآفرینی منطقهای، حداکثر دستاورد را بدون پذیرش هزینههای سیاسی سنگین، بهویژه در مسأله فلسطین، به دست آورد. در نهایت، نتیجه این سفر نشان خواهد داد که چه اندازه از این معامله قابل تحقق است و آیا عربستان میتواند بدون از دست دادن جایگاه خود در جهان عرب، وارد توافقی شود که ترامپ آن را نقطه اوج سیاست خارجی خود میداند.
دیدگاه تان را بنویسید